ان شاالله می بینی عزیزم.
ما بچه بودیم از ساعت ۹ صبح بیرون بودیم تا ۷ عصر . فقط وقت ناهار برمیگشتیم خونه هامون.. همش در حال بازی بودیم.
یکی از برنامه هامون این بود که ساعت ۷ شب که بازی تموم میشد یه فرش میانداختیم توی حیاط یکی از بچه ها در مورد امام زمان حرف میزدیم ، میوه میخوردیم بعد اذان میداد وضو می گرفتیم نماز جماعت میخوندیم.. 😅😅😅
یادمه آرزوی بچگی من این بود که زن امام زمان بشم 😄😄😄