سلام
من روز 29 پری بی بی چکم مثبت شد
روز 30 پری ازمایش دادم بتام 123.25 بود
تصمیم داشتم نرم دکتر تا 2 هفته بعد
ولی زیر شکمم و تخمدان راستم بدجوور درد میکرد گفتم نکنه خارج رحم باشه ؟ و انقدر استرس داشتم که بی اختیار گریه میکردم
خلاصه رفتم دکتر سونو کرد گفت برو پایین سونو بده نتیجه رو بیار
رفتم پایین سونو گرافیست گفت ساک حاملگی یا اثری از بقایای اون دیده نمیشه
اینم بگم سن بارداری من طبق محاسبات دکترا 5 هفته ست ولی طبق محاسبات خودم کمتر از 20 روز
من بعد 13 بدر باردار شدم چون تخمکگذاریم از 17 پری شروع میشه
دوباره گفت برو ازمایش بتا بده
عدد بتا رو بیشتر از 200 زده بود
گفت برو نهم بیا
وقتی برگشتم یکی از دوستای وبلاگیم که سن بارداریمون یکیه بهم پیام داد که رفتم سونو ساک بارداری رویت نشد
این قضیه استرس منو کم کرد و مطمئن شدم زود رفتم
فقط نگرانیم از بابت عدد بتاست که چرا رشدش انقدر کمه ؟
کسی همچین تجرببه ای داشته ؟
من امروز رفتم ازمایش تیتر بتا دادم و نتیجش ساعت 7 اماده میشه ولی تا اون موقع میمیرم از استرس
کسی تجربه ی مشابه داشته ؟
شما ساک حاملگیتون هفته ی چند رویت شد ؟
نگران فردا نباش خــدا از قبل آنجاست ...
خدای مهربونم نذار هیچ زنی تو حسرت مادر شدن بمونه ...
عاقبت شبی از شبهای دور ****کودک من پا به دنیا مینهد****ان زمان بر من خدای مهربان****نام شورانگیز مـــــــــــادر میدهد****
"خدا جونم خدایی که به من معجزتو نشون دادی ازت میخوام کسایی که منتظر هستن خودت تو سال جدید نی نی دارشون کنی"امین یا رب العالمین
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من روزی که باید پری میشدم رفتم سونو ساک دیده نشد و دکتر گفت ختم بارداری چون باید الان یه ساک کوچیک دیده بشه منم کلی استرس گرفتم 20 روز بعد رفتم سونو قلب نی نی تشکیل شده بود باید تیتر بتا میدادی بتای بالای 200 ممکنه 500 باشه
انالی جون خودتو ناراحت نکن ایشالله که چیزی نیست و نی نی سفت و سخت تو دلت چسبیده من خیلیا رو دیدم تو نی نی سایت هفته های اولشون رفتم سونو دادن ساک یا حتی قلب تشکیل نشده و تا سونوی بعدی مردن و زنده شدن ولی همه چی اوکی بوده بخدا راست میگم انالی اونروزای اول خودم استرس اینو داشتم که چرا دکتر اینقدر دیر بهم گفت بیا سونو ولی اینا رو که میخوندم فهمیدم دکترم یه چیزی میدونسته تو هم الکی چرت نگو توکلت به همون خدایی باشه که همیشه هواتو داشته
عاقبت شبی از شبهای دور ****کودک من پا به دنیا مینهد****ان زمان بر من خدای مهربان****نام شورانگیز مـــــــــــادر میدهد****
"خدا جونم خدایی که به من معجزتو نشون دادی ازت میخوام کسایی که منتظر هستن خودت تو سال جدید نی نی دارشون کنی"امین یا رب العالمین