2777
2789

سلام خیلی دلم گرفته از بدبختی و بیچارگیم 

ببیننید حق با کیه 

من الان باردارم تو کل بارداریم که یه بارداری سخت و پر استرس بود کسی همراهم نبود حتی همسرم بارداری که هم ازمایش سلفری دادم هم امینوسنتز شدم 

بارداری من مقارن شد با فوت پدرشوهرم همسرم حتی منو دو بارم دکتر نبرده حتی یه بارم باهام سونو نیومده تازگیا پولم به زور میده 

حالا صبح زنگ زد اجازه میدی با دخترمون بریم مشهد 

اخه عید یکی از خواهراش رفت کربلا اون یکی خواهرش رفت شمال برادرش رفت مشهد با زن و بچش 

اما هیچ کدوم مادرشوهرمو نبردن و مادرشوهرمم توقعی نداشت که بره 

تا به من گفت گفتم باشه برید اما مامانت و خواهرتم ببر 

نگو من خنگ ساده ام چون همسرم میشنوه که یکی از خواهرشوهرام داره میره مشهد به مادرش گفتی تو ام بیا بخشی از هزینه هات با خودت بخشیشم ما تقبل میکنیم 

به همسرمنم بر بخوره بگه خودم میبرم با خواهرم نرو 

خلاصه کنم منه از همه جا بیخبر ظهر با خوشحالی رفتم به مادرش گفتم مامان جون چمدونتو جمع کن که دارید میرید مشهد 

اینم بگم که من به خاطر بارداری سختم حق سفر رفتن نداشتم و خودمم راضی بودم همسرم با مادر و خواهر مجردش بره اما اصلا دوست نداشتم وقتی خودمو همسرم رفتیم کسی باهامون بیاد مشکل من بحث پول و هزینه ی سفر نبود بحثم سر این بود که تا حالا سفر دو نفره ی تنهایی نرفتیم از وقتی دختزمم شد همسرم کرونا رو بهانه کرد حتی بخدا قمم نرفته دختره 

خلاصه اش تو پست بعدی بگم ببینید کی مقصر 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

امروز مادرشوهرم دختر خواهرشوهرمو نگه داشته بوده که دخترش میافته و زبونش پاره میشه 

امشب دیدم اومد گفت نه دیگه صبر کنیم ارزو ام بچش به دنیا بیاد بعد بریم 

چون میترسه و بی دست و پا هست فکر کرده الان من نیستم مسولیت بچم با اونه 

منم کفتم مامان نترس اگه بخاطر بچم میگی 

بابای بچه پیششه و کاراشو میکنه تو قرار نیست کاری کنی

هی گفت نه بذار بچت به دنبا بیاد اون وقت دسته جمعی بریم 

من گفتم حالا که قسمت شما شده شما برید 

خلاصه کنم همسرمم بعد رفتن مادرش گفت بذار بمونه بعد بچه

اخه مادرشوهرم نه زرنگ نه سواد داره من فردای روز بخوام بعد چندین سال برم زیارت بچه های خودمو جمع کنم یا مادرشوهرمو؟؟؟

به همسرم گفتم من که مشکلی ندارم تو مادر و خواهرتو ببری 

اما هواهشا با من نبر چون من دوست دارم خودمون بریم 

خلاصه همسرم عصبانی شد کلی داد سر دخترم که بهانه میگرفت و نمیخوابید 

کلی منو فحش های رکیک داد و رفت اب بخوره کل ظرفامو میزد به هم دخترم میگفت مامان بابا چرا منو دوست نداره چرا دعوام کرد چرا داره ظرفاتو میشکونده 

منم گفتم به من چه که بفیه سفرتو کنسل میکنن 

به من چه که نمیان چرا عقده هاتو سر منو بچه خالی میکنی

امروز مادرشوهرم دختر خواهرشوهرمو نگه داشته بوده که دخترش میافته و زبونش پاره میشه  امشب دیدم ا ...

چه موضوع پیش پا افتاده ایی

عضو گروه نارنجی 🍁🍁🍁 وزن شروع91 🍂 وزن فعلی87.75🍂وزن هدف۷۰ 

چرا من انقدر بدبختم چرا باید تهشم من فحش بشنوم چرا من باید بی محلی های شوهرمو تحمل کنم من احمق که کاری نداشتم میخواست بره

بخدا از غروب که جاریم فهمیده بود همسرم بدون من میره سفر هی بهم تیکه مینداخت 

جیگرم داره تکه تکه میشه

چه موضوع پیش پا افتاده ایی

عزیزم اصلا پیش پا افتاده نیست 

چون هر کی هر جا میخواد داره میره این همسر منه که ارامش منو و خون منو کرده تو شیشه خواسته ی زیادیه که بعد پنج سال اگه قرار باشه برم مسافرت دلم بخواد تنها بریم و کسی مزاحممون نباشه 

چرا هر کی هر کاری دوست داره میکنه چرا من بدبخت کوچیک ترین حقم ندارم

چرا من انقدر بدبختم چرا باید تهشم من فحش بشنوم چرا من باید بی محلی های شوهرمو تحمل کنم من احمق که کا ...

خودت حرف بزن تعریف کن باز دلت خالی میشه، شاید بهتر بشه حالت

شاعر اگر سعدی شیرازی است، بافته های من و تو بازی است...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز