هعی عموم اینجوریه زنش هر شیش ماه یکبار میره قهر سه هفته پیش رفته قهر عموم مشروب و عرق خورد خونشون طبقه دوم بود همه وسایلا رو از بالا انداحت پایین در بخچال و کند
زنشم ب هیجاش حساب نکرد
دفعه قبلی رفته بود دادگاه چون عموم زده بودش
ولی دادگه نذاشت طلاق بکیرن س تا هم بچه دارن اولیه پانزده پسر
آخریه هم یکسال و نیمشه دختر
بچه ها هم خونه نبودن زن عموم هر چی ب مادر بزرگم و بابابزرگم گفت هیچ کاری نکردن