اخه عزیزدلم میدونی دلم از چی میسوزه،بخدا تعریف از خود نیست،من خیلی زیباتر و اندام و ظاهرم بهتر از شوهرمه ،ب روز ب روزم،حتی من زیاد ظاهر شوهرم و دوس نداشتم زیاد،دوستش دارم ولی اصلا عاشقش نیستم ،ولی بروز ندادم،اونوقت اون الان داره برا من ناز میاد
خوندم و متاثر شدم. خب اینکه همیشه کنار هم بودین و بخوبی و خوشی یه طرف قضیس. ولی همسر شما شبیه یه مین خاموش پیش رفته این همه سال ! حالا بایه بحث زن و شوهری ک بد تر از اینام بین بقیه پیش میاد صبحش یادشون میره نمیشه اینقد مصمم شد به جدا شدن و طلاق.
بله همینه که میگید. پول به ایشون توهم داده.
و بدون در نظر گرفتن جایگاه الانش داره براحتی حرف از طلاق میزنه. جایگاه الان ایشون شوهر بودن و پدر بودن هست ک متاسفانه غیر منصفانه عمل میکنن.
شما هیچ کاری نیاز نیست بکنید. جز اینکه یه مدت یا تنهاشون بزارید یا تو همون محیط خونه بمونید. و فعلا هم برای کسی بازگو نکنید.
شما مطمئنین همسرتون رو کاملا در همه اوصاف میشناختین؟؟
اینقدرام راحت نیستا که بگن خدافظ!!!
اره،مطمین صد در صدم ک سرش جایی گرم نیست ،چون از چندجا کنترل دارم ک خودش نمیدونه و مدام وقتش با منه،ولی با این حرفتان ک‌مین خاموشه موافقم.احساس میکنم از این همه مسیولیت خسته شده،از اینکه مطابق میل من شده،این باره دومه تو دعوامون حرفهای اینجوری میزنه
