بیاید تلخ ترین خاطرع ها و کتک هایی ک خوردیدو بگید
مگه کتک شیرین هم داریم؟
همشون تلخن
نخوردم همش داداشم کتکم میزنه که عادیه منم میزنمش😂
تلخ ترین کتکی که خوردم زمانی بود که مامانم جلو همه زد تو گوشم
از اونجایی که ادم خیلیییی مغروری ام فقط خندیدم تا گریه نکنم ولی غرورم جلو همه خورد شد🙃
دیروز جلوی بابام ،مامانم کتکم زد سره اینکه چرا دیر حاضر شدم ،شروع کرد تیکه انداختن که عروسی مادرته مگه ؟بعد یهو حمله کرد
موهامو گرفت سرمو میکوبید محکم به زمین دوبار ،صورتم قرمز شده بود
بعد مجبورم کرد لباسامو عوض کنم ،منم سیاه پوشیدم موهامو که بستع بودم باز کردم ،شبیه آدمایی ک میرن ختم شده بودم ،همونقد خنثی
فکر کنم دلش خنک شد
من یه بار به تو بچگی به مجری برنامه فحش دادم بابام‌فکر کرد با خودش بودم دوتا خوابوند تو دهنم اللن یادم افتاد حس تنفر وجودمو گرفت
ی بار دیگم یادم نیست سره چی بود ولی یچیز خیلی مسخره با سیم شارژر انقد زد منو که رد خطاش خون مرده شد بعد منم جوابشو دادم نشست رو گردنم ،صدای خرچ داد
بخدا شبش از درد گردن نمیتونستم بخوابم ،نمیتونستم تگون بدم گردنمو انقدر درد میکرد تا سه روز گردنمو نمیتونستم یذره تکون بدم روحم در می اومد
کاش فقط آزار جسمی بود آزار روحیم داده
شوهرم از مامانش شنیده بود که وقتی یه ساله بوده تو قطار داشتن میرفتن سفر یه زوج جوون هم داشتن پسته میخوردن اینم عقلش نرسیده هوس پسته کرده باباش انقدر محکم زده بچه رو که تا مقصد گریه میکرده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
