الان 9 ماهه عروسی کردم حتی یبارم بهم نگفته بیا پول بدم برو اون لباسی ک دلت میخاست و بخر
هر چی بهش میگم پول بده بهم میگه خو خودت داری با پولای خودت هر چی میخای بخر
تو این 9 ماه فقط برا عید برا من یدونه مانتو و یدونه شلوار گرف
ب داداشم گفتم صبح برا خریدن نون میری برا منم یدونه بخر فقط برا صبحانم،حتی پول اونم نمیده میگه خودت بده
الان من 7 ماهه باردارم حتی یدونه لباس بارداری هم ندارم،وقتی هم لباسایی ک از خونه بابام بردم و میپوشم،همه ی فامیلای شوهرم میگن یدونه بلوز گشاد داری اونو بپوش مگه قراره تو این 7 ماه فقط با یدونه بلوز بمونم
تو خونه هم میبینم لباس ندارم،همـه ی لباسام تنگ شدن استین کوتاهای شوهرمو میپوشـم،بعد اونم میگه بردار دادمش ب تو برا من تنگه
پول پایتختیم رو جمع کردم گفتم هر وقت لازمم شد خرجش میکنم ریختم تو حسابم،بعد رفته من خونه نبودنی از کیفم کارتمو برداشته بقیشم خودش گذاشته برام النگوخریده
میگم خو چرا با پول من آخه میگه تو کجا میبری من کجا میبرم،بعدشم برا خودم نخریدم ک برا تو خریدم نمیخای طلاهاتو بده ب من
روز زن هیچی نخرید،روز عشقم هیچی برام نخرید،بهش گفتم چرا مثلا
میگه خو اون النگویی ک دستت کردی برا چیه،پیش هر کسی هم میشینه میگه النگو رو خودم خریدم،در حال اینکه نصف پول النگوم برا خودم بود
دیگه بی پول مونده بودم فقط زورم ب یارانم میرسه ک اونم قطع کردن
مونده بود پول عیدی هام ک اونم برا بچه لباس و اسباب بازی اینا خریدم
برا خودمم یدونه مانتو بارداری و دمپایی گرفتم،بعدش برگشته بهم میگه پول تو دستت بودنی نمیدونی چجوری خرجش کنی
،کلا دستت پول نباشه بهتری
منم میگم خو عزیز من چیکار کنم مانتوهام اندازم نیسن چجوری بپوشمشون
جایی هم رفتنی خونوادشون انتظار دارن من آنچنانی لباس بپوشم فک میکنن ک پسرشون برام لباس میخره ولی من بلد نیسم لباس بپوشم
برا عروسیمونم ک میخاستن لباسارو تو جمع نشون بدن یدونه حوله،کفش،آرایش نصفه نیمه و یدونه شال و با یدونه لباس مجلسی برا پایتختیم
الان 12ام عروسی دختر عمشه
3ام هم عروسی نوه ی عمومه
من حتی یدونه لباس مجلسی هم ندارم ک بخام برم،نرم هم باهام دعوا میکنه ک چرا نرفتی،مث خرا ب حرفام گوش نمیکنی و و و