قراربود پدرشوهرم بیاد دنبالم بریم واکسن دخترمو بزنیم بعد تا ۸ صب درحال نت گردی بودم ۸ خوابیدم بعد شوهرم زنگ زده بود پدرشوهرم ۵ بار زنگ زده بود اومده بود جلوی در کلی در زده بود همسایمون گفته بود حتما خونه نیستن گوشیم رو ویبره بود گذاشته بودم زیر بالشم ک زنگ خورد بفهمم دخترم صب بیدار شده بود برده بود گذاشته بود تو اتاق ابروم رف زنگ زدم به پدرشوهرم گف این چه خواب سنگینیه داری😢😞