2777
2789
ای خدا خوندم‌امپول ریه الان دیدم‌امبولی هست وقتی بعد یه دل سیر گریه بیای نظر بدی همین میشه خطرناک ...

دیگه امیدی برام نمونده چون دردش خیلی بیشترازایناست توتاپیکام هست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بیمارستانه ولی ....دیگه خسته شدم ازنوشتن درداش دعا کنید براش

کم تحرکی یا حتی غلظت خون میتونه عامل آمبولی باشه.

بگو آب و مایعات زیاد بخوره حدودا روزی ۲ لیتر

و اینکه کامل یکجا نشین نباشه دو ساعت یکبار بلند بشه و کمی راه بره که کمی ضربان بره بالا و خون بهتر گردش کنه.

تو بیمارستان هم رقیق کننده خون بهش میدن.

از یه ایرانی پرسیدند واحد پول شما چیه؟ گفت موقع بدست آوردن ریال موقع خرج کردن تومن موقع رشوه دادن میلیون و موقع اختلاس میلیارد    
دیگه امیدی برام نمونده چون دردش خیلی بیشترازایناست توتاپیکام هست

درکت میکنم مامان منم مشکوک به سرطان ریه هست امید منم داره ته می‌کشه 

دنیا ارزش نداره خودتو اذیت نکن..... بجاش بقیه رو اذیت کن یَک حالی میده 😝 آرمی💜
نگران نباش عزیزم درمان میشه به امید خدا من دیدم تو نزدیکان فقط دکتر خوب ببرینش زود

یه ماهه بیمارستانه ولی تازه متوجه شدن قبلش درد شکم استفراغ حالت تهوع بی حالی وناتوانی درحرکت داشت که بیمارستان بود هنوزم دردشو پیدانکردن که اینم اضافه شد

من بعد ازسزارین دچار آمبولی شدم

نفس تنگی خیلییییی شدید گرفته بودم درحدی که اگه میگفتم مامان باید بعدش ۵مین نفس میکشیدم تاادامه بدم

یااصلانمیتونستم راه برم هریه قدم کلی وایمیسادم نفسم جابیاد بعد قدم بعدی بردارم سر درد شدیددرد شدید پا هم داشتم

تا۴روز اول اصلابهش اهمیت ندادم پیش خودم میگفتم ازعوارض سوزن بی حسی هس چون بین عمل این حالتا بهم دست داد تا۴روز بعد منتظر بودم رفع شه و نشد زنگ زدم دکترم گفت سرییع بیابیمارستان آمبولی هس رفتم گفت باید ۱۰روز بستری شی چون دوتابچه داشتم دلش سوخت گفت الان روز۵امه اگه مبخواس باعث سکته شه تاحالاشده بود خطرش رفع میشه بعد از۵ روز دیگه گفت خودم میام توخونه بهت سر میزنم یه چن تا آمپولم نوشت به شوهرم یاد داد آمپولا رو سرساعت بهم میزدن و طوری هم نشد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792