یکی سال۱۴۰۱ تو کاخش نشسته بود توییت میزد بچه های شما اونور آبن بچه های ما میمیرن . سه سال بعد خودش و بچه هاش اونور آب بودن که فرماندهان ما با بچه هاشون شهید شدن ..........🇮🇷
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
یه چیزایی نمیشه دیگه ...ما هم ولش کردیم گذاشتیم که نشه ... شاید بعدا شد یا شاید به جاش یه چیزای دیگه شد 🙂 نمیدونم ، ولی ای کاش می شد... ...۱۴۰۳/۳/۱۹🚶درسته شد تجربه ولی نه قلبی موند ، نه حسی ، نه ذوقی!!!!🖤میخواست گریه نکند اما جنازهاش در رودخانهی اتاقش پیدا شد.🙃 فقط با من نمی شد؟! ...
یه چیزایی نمیشه دیگه ...ما هم ولش کردیم گذاشتیم که نشه ... شاید بعدا شد یا شاید به جاش یه چیزای دیگه شد 🙂 نمیدونم ، ولی ای کاش می شد... ...۱۴۰۳/۳/۱۹🚶درسته شد تجربه ولی نه قلبی موند ، نه حسی ، نه ذوقی!!!!🖤میخواست گریه نکند اما جنازهاش در رودخانهی اتاقش پیدا شد.🙃 فقط با من نمی شد؟! ...
یه چیزایی نمیشه دیگه ...ما هم ولش کردیم گذاشتیم که نشه ... شاید بعدا شد یا شاید به جاش یه چیزای دیگه شد 🙂 نمیدونم ، ولی ای کاش می شد... ...۱۴۰۳/۳/۱۹🚶درسته شد تجربه ولی نه قلبی موند ، نه حسی ، نه ذوقی!!!!🖤میخواست گریه نکند اما جنازهاش در رودخانهی اتاقش پیدا شد.🙃 فقط با من نمی شد؟! ...
یه چیزایی نمیشه دیگه ...ما هم ولش کردیم گذاشتیم که نشه ... شاید بعدا شد یا شاید به جاش یه چیزای دیگه شد 🙂 نمیدونم ، ولی ای کاش می شد... ...۱۴۰۳/۳/۱۹🚶درسته شد تجربه ولی نه قلبی موند ، نه حسی ، نه ذوقی!!!!🖤میخواست گریه نکند اما جنازهاش در رودخانهی اتاقش پیدا شد.🙃 فقط با من نمی شد؟! ...
کلاس اول بودم تازه خوندن نوشتن یاد گرفته بودم موقع برگشتن از مدرسه در مسیر تونه اسم مغازه ها و فروشگاه هارو ک رو سر درشون بزرگ زده رو بلند بلند میخوندم رسسدم ب یه مغازه ک اسم و فامیلیش بود موسی پور موسی منم بلند خوندم موسیییی پور موسییی(آخرشو آ نخوندم ای تلفظ کردم😂😂چون هنوز درسمون به اونجا نرسیده بود که ی رو آ تلفظ میکنن😂😂😂)
بعد یه مرده اونجا بود بهم گفت این موسی نیست باید بخونیش موسا😂😂😂😂از اون روز به بعد فک کنم دیگه بلند بلند نمیخوندم 😂😂😂😂😂
یه فامیلی داشتیم میره یه مغازه ایی بعد یه فرش انداختن روی زمی(قدیم) بعد یه کفشش رو در میاره بعد وقتی می خاد بره اون کفشی رو که در اورده می پوشه بعدچند دقیقه دنبال اون کفشی که توی پاشه میگرده 😐🤣🤣