دلم میخواد یبار بشینم مثل آدم باهاش درد دل کنم که مسخره نکنه یا دعوا نسازه ، کمبود همه چیزو دارم ، روزارو میگذرونم به امید اخر هفته بعد عین خیالش نیست راحت میگیره میخوابه ، همش میگه خستم در ماه به زور یبار رابطه داشته باشیم دیگه غرورم به شده واقعا دلم میخواد ازش جدا شم اصلا درکی از زندگی زناشویی نداره ، زن و شوهری دیگه رو میبینم حسرت میخورم 😞 خیلی دلم شکسته ازش