ما شهر دیگ هسیم ماهی یبار میایم چندروز بهشون سر میزنیم
یه دختر بزرگتر از شوهرمم دارن ک دخترشون هرچقد دادو بیداد کنه عزیزه اما شوهر بیچاره من هرکاری میکنه حرف دارن، کلا همین دوتا بچه عم هستن.
اما فقط برا شوهر من حرف دارن
چرا رفتی؟کجا رفتی
چرا گفتی؟چیکار کردی
تا تفریح و دکتر و خوابمونو
چرا انقد میخابین چرا میرید هرشب فلان جا بیرون
چرا انقد پول میدین
دلم واسه شوهرم میسوزه خیلی گناه داره و سختی کشیده اما اصن بهش احترام نمیزارن فکر میکنن بچه مدرسه اییه گاهی ب منم بی حرمتی میشه با این رفتاراشون نمیدونم چ کنم