میدونم درکت میکنم من چی بگم مامانم بی هیچ دلیلی از خواب بیدارم کرد و گفت برو بیرون با دوتا بچه کوچیک و مریض تا روزی ک بمیرمم یادم نمیره برو گردش برو پارک برو بازار برو کلاس ورزش زبان باشگاه قران خیاطی
دور و زمونه خونه بابا و خواهر و خاله داداش گذشته دیه