امروز خواهرم که ۱۵ سالشه رفته بود با دوستاش بیرون ولی گوشیش جا مونده بود دیدم گوشیش زنگ میخوره رفتم ببینم کیه دیدم اسمش فقط یه قلب قرمزه❤
جواب دادم که صدای یه پسر توی گوشی پیچید منم سعی کردم مثل خواهرم حرف بزنم گفدم من کار دارم باید برم رمز گوشیش رو زدم و رفتم توی چتاش دیدم همون شماره پسرس رفتم خوندم که فهمیدم خواهرم با یه پسر همسن من رل زده و پسره از حرفاش کلا معلومه ادم حوس بازیه حسابی حرصم گرفد وقتی خواهرم اومد خونه سریع بردمش اتاقم و گوشیش رو نشونش دادم و گفتم داشتیم نه تو به من بگو داشتیم اخه این چه غلطی بود کردی ولی اون اول ترسید ولی یهو با پروویی تمام گوشی رو از دستم گرفد و گفد به تو چه چی کارمی دوسش دارم اونم دوسم داره😏گفدم هه واقعا که متاسفم فک کردی دوست داره انقد ساده ای ولت میکنه یهویی داد زد گفد خفه شو تو از عشق چی میدونی روانی فقط بلدی بهم گیر بدی بعدش رف تو اتاقش و در رو بست منم همینجوری موندم الانم اصن باهام حرف نمیزنه منم تو روش حتی نگاهم نمیکنم و دلم نمیخواد جلو چشمم باشه فقط شانس اورد پدر مادرم خونه نبودن. شما بگید چیکارش کنم خیلی قضیه رو جدی گرفته