تا اخر بخونیداین قضیه مال سه روز پیشه
سه روز پیش دختر داییم از بس پرور بود توی گوشیش چیزای مستهجن میدید و کارای چرت و پرت میکرد
داییم هم بهش تذکر داد ک اینکارو ادامه نده ولی دخترداییم حرفش رو گوش نداد داییم هم اعصبانی شد گوشیش رو گرف زد نابود کرد دختر دایی عقده ام هم گریه کرد و قهر کرد
باز دیروز من برای اینکه برم خونه مادربزرگم سر بزنم بهش ب خودم گفتم یکی برم بالا تا دختر دایی کوچیکم ک دوسالشه رو ببینم رفتم خونه اش دیدم دختر دایی بزرگم اونجا افسرده نشسته منم کنارش رفتم بهش گفتم متاسفم بابت اینکه گوشیت رو ازدس دادی کاشکی از قبل حرفم رو گوش میکردی ک این اتفاق الان نمیوفتاد بعد ازش هم پرسیدم ک کی گوشی دوباره میخری
باز الان تازه چن دقیقه پیش مادرجونم ب مادرم زنگ زد گف ک چرا فاطمه (اسم من فاطمه هس) به دختر دایی گفت ک خودت رو بکش تا خلاص بشی!!😐
خدایی من کجا گفتم خودترو بکششششش؟؟؟!!
😭😭😭😭
همین کار الان باعث نابودی بخشی از زندگیم شده
پدرم الان چن دقیقه پیش منو کتک زد هزارتا فحش بهم داد😭😭💔
خدایا یعنی گناهم چی بودههه؟؟!! من هیچی درباره خودکشی بهش نگفتم😭😭 فقط بهش گفتم مراقب خودت باش😑😑
الان باگریه دارم اینو تایپ میکنم الان دیگ ابروی من رف چیکار کنم حالا!؟؟😭😭😭😭
دختر داییم ب پدرش گف ک من بهش گفتم خودکشی کن 😭😭😭😭😭
خدایا اینا رو لعنت کن ک توی زندگی شون دیگ خیر نبینند😭😭😭
الان حق با کی هست؟؟؟😭😭😭😭😭