2777
2789

 ساله ازدواج کردم 

تو این دوسال شوهرم فقط طرفدار خانوادش فقط اونارو دوست داره روزی صد بار ب اونا زنگ مززمه ب من هیچی یا یبار 

همه چی زندگیمون حتی تاریخ پریودی میره میگه ی تصمیمی دوتایی بگیریم سریع میره دعوامون بشه سریع میره برا اونا تعریف میکنه میگه اما هیچی ازونارو ب من نمیگه همه چیشون مخفی میکنه حتی پیامایی ک ب خواهر شوهرم میدرو حذف میکنه شوهرم خوبه ها مهربون برام خرج میکنه البته بعدش میگه من فلان قدر دادم برات بمان یا ماه قبل چقدر تو خرج کردی تا از عید تا الان میدونی چقدر پول ارایشگاه دادی اینجوری منت میزاره........

همه چیشو میره ب ابجیش میگه انگار اون زنش من خواهرش پیاماییم گ ب اون میدرو حذف میکنه.....

با من فقط در حد سلام خوبی چخبر امروز سر کار یه اتفاق افتاد یا موفقیت داشت میگه اونم ن همشو بعضیاشو بقیشو میره ب ابجیش میگه الان ۱ سالم هست اقدامیم اما خبری نیست من تنبلی دارم اون کم تحرکی اسپرم فک کن خواهر شوهرم چند بار از من پرسید ک تنبلز تخمدان نداری فک کننننننن منم بهش گفتم ن ندارم ازونجا فهمیدم شوهرم رفتع گفته همه چیو از من مخفی میکنه شوهرم خیلی راحت ب من دروغ میگه اما ب حانوادش نه مامانش اگه ناراحت شه دنیاش بهم میریزه ده بار زنگ میزنه پیام میده تا اشتی کنه همینطور ابجیش اما من نه 

اگه زنگ بزنه جواب ندم دیگه زنگ نمیزنه....هزار بار بهش گفتم رفتارت درست کن مثل بچه ۳ ساله نباش فک کن خانوادش میرن ی جایی تا برگردن این هزار بار زنگ میزنه ک کجایین رسیدین...عید خانوادش رفته بودن شهرستان بعد همونروز منم رفته بودم با خانوادم تهران گردی ب من یبارم زنگ نزد از صبح تا شب اما ب خانوادش هزارررر با ر  تو همون روز و هربارش ۱۰ دیقه بیست  دیقه  حرف زد بعد من بهش گفتم چرا ب من زنگ نزدی گفت سرم شلوغ بوده😒😒😒😭😭😭😭😭😭



دیگه تصمیم گرفتم ک گوشیش نگاه نکنم  دیگه بهش نمیگم رفتارت درست کن دیگه ام خودمو موظف نمیدونم ک همه چیو بهش بگم یا بهش راست بگم همیشه دیگه از همین الانم باهاش سرددم ن محبت ن کلمه عاشقانه هیچی فقط در حد اینکه رابطه داشته باشیم بچه دار شم و دل ببندم ب بچم حداقل دارم میرم ابن سینا تازه رفتم برام عکس رنگی و از و تست پاپسمیر نوشته.......از ی طرفم میگم این خودش بچست بچه میخوام چکار شما بگید من چکار کنم😭😭😭😭😭

میخوام برای ۴۰۲ کنکور زبان بدم انشالله ک کنکور قبول میشم فرهنگیان و دستم میره جیب خودم 


عزیزم همسر منم با خواهراش صمیمی ولی من مث شما حساس نیستم با گفتمان حلش کردم مسائل شخصی رو نگه  ن با دعوا خداتو  شکر کن با خواهرش صمیمیه تو این زمونه  ن زن های دیگ و  تو این مسائل باید با سیاست رفتار کرد

  𝑴𝒂𝒓𝒓𝒊𝒆𝒅💍♥️/👩🏼‍⚕️🩺𝑴𝒆𝒅𝒊𝒄𝒂𝒍 𝑺𝒕𝒖𝒅𝒆𝒏𝒕

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بچه نیار😭

بیا بغلم

بحَقّ الحُسَین                                                                             اللهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّكَ الفَرَج                                                                   🖤🖤🖤🖤                                                                              دعای من در روضه                                                                           اباعبدالله الحسین علیه‌السلام                                                                         فقط ظهور امام زمانم
تو بشو محرم رازش. بشو گوش شنواش. بشو مشاورش.هیییی پیشنهادهای خوب بده برای مشکلاتش تا کم کم تا سال ای ...

هه اصلا هیچی ب من نمیگه ک بخوام راهنماییش کنم یا پیشنهاد بدم 😭😭😭😭😭

بجای دعوا باید کاری میکردی با تو هم مث خواهرش صمیمی شه

چجوری عزیزم سنش کم نیست شوهرم وقتی همه چیو از من مخفی میکنه و همه چیو میره ب ابجیش میگه دیگه چ انتظاری داری دیگه فقط دلم میخواد بمیرم نباشم خستم دلم خیلی گرفته 

بچه دار نشو  اوضات بدتر میشه .همون کنکور قبول بشی عاالی .. حساس نباش رو رابطه اش با خونوادش یه مدت بیخیال باشه .اگه آدم خوبیه .. کاریش نداشته باش .. وابسته اس .. محبتت را بیشتر کن . اصلا هم به روت نیار برا من زنگ نزدی برا اون زدی .. خوب میشه .. ازش نپرس با کی حرف زدی چی گفتی به روت نیار ..همه حرفی رو بهش نگو که دوس نداری اونا بفهمن.. فقط بکشش سمت خودت با محبتو توجه

شوهر منم اینجوری بود هرچی بینمون پیش میومد سریع ب خانوادش میگفت مادرش می‌دونست ک امروز مثلا من چ لباسی تنمه در این حد حساب کن. بعد هرچی تو خانوادشون پیش میومد من نفر آخر بودم ک از این و اون می‌فهمیدم دیونه شدم از دستش بی نهایت هم دروغگو بود 

لایک نکن دوست عزیز. فقط در صورت نیاز 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792