از همه دوستانی که راهنمایی کردن ممنونم و اینکه همسرم دعوتشون کرد و مادر شوهرم پیچونده بود که نیاد و غیر مستقیم به همسرم رسونده بود منظورشو که به خاطر زنت نماییم
خداروشکر دیگه راحت شدم عذاب وجدان دیگه ندارم چون نخواستن با پسرشون رابطه داشته باشن چون منو قبول نمیکنن همسرم هم باهاشون اتمام حجت کرد که دیگه پدر و مادری به اسم شماندارم و زندگیموبه خاطر شماها خراب نمیکنم