راستش شوهرم همیشه دعوا راه می اندازه بیخود و بیجهت و کلی فش و بدو بیراه بهم میگه و من سکوت میکنم بعدش پیش خانوادش جریان رو تعریف میکنه و یه عالمه دروغ سرهم میکنه که منو مقصر جلوه بده جلوی همه بهم بی احترامی میکنه مامانش هم که هر چی از دهنش درمیاد بهم میگه من بیچاره هیچ تقصیری ندارم اما یه عالمه حرف میشنوم اخرش هم مقصر منم و شوهرم با فرمایشات مادرشون روزگارمو سیاه میکنه و ازمم میخوان قهر نکنم شوهرمم هم پر رو پرو چند روزه جاشو توی هال می اندازه میخوابه شما جای من بودین چیکار میکردین