آره پسرشون دیوونه شد یه مریضی در حد اسکیزوفرنی و دوتا خواهرش به زوررررر شوهر داد...الانم داش مامانش میزد و یه دعوای وحشتناک راه انداخته بود..همش در عرض ۱سال هاااا
اون شب که بهت گفتم عقد برادرزادمو زهرمار خودم و خونوادم کردن یه جورایی..در حدی که اشک مادرم و عروسو دیدم..