2777
2789
عنوان

دختر خاله شوهرم

435 بازدید | 17 پست

من باخانوادا شوهرم رابطمون خوبه یعنی مادرشوهرم عین رفیقمه 

خاهرشوهرامم خوبن طبعن  امروز خاله های شوهرم اونجا بودن مادرشوهرم زنگ زد که بیا توام دور هم باشیم من باردارم ماه اول بارداریمه یکم به دود قلیون حساسم کلا الان بیشترم شده شوهرمم میدونه کلا جلو من نمیکشه  

اینا داشتن میکشیدن من پاشدم رفتم بیرون تو حیاط هم پسرم بازی کنه حواشو داشته باشم دختر خاله شوهرمم بعد چند دقیقه اومد بیرون با تلفن حرف زد بعد کنار من نشست گفت چه حسی داره زن فلانی  بودن گفتم خوبه دیگه دوسش دارم

باز گفت چدا خالم اینا تورو دوست دارن گفتم چون لطف دارن

رابطتون چجوریه با فلانی خیلی عاشقته هنگ کردم از سوالاش نمیدونستم چی جواب بدم همش سوال شخصی میپرسه تا شامم اینجان بخاطر مادرشوهرم مجبورم وایستم فعلا که مثلا دارم پسرمو میخابونم  م ولی ی جوری حساس شدم نمیدونم خدا ازم بگزره ولی همه نگاهاش کاراش یادم میاد فکر میکنم به متظوره نمیدونم از حاملگی یا واقعی خیلی حالم بد شده دلم میخواد گریه کنم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

گریه واسه چی 

توئم هرچی پرسید جواب بده سرگرمیه

پشت دیوار دلم یه صدای پا میاد👶         نینی یار ازت متنفرم تو ازین به بعد عمه منی (فحش به عمه آزاد)             من ریخته ام در رگ تو شیرهء جان  هی چرخ بزن در من و دل را بتکان   این هم نفسی چه حس و حالی دارد   در پیکر من دوقلب دارد ضربان 💚نی نی خوشگلم مرسی ک سالم اومدی پیشِ مامان💚
جدی نگیر حسودی میکنه بهت

بهدچیم حسودی کنه اخه 

چرا انقدر از رابطه منو و شوهرم بپرسه همش میپرسه واقعا فلانی این اخلاقو ندارا اخه بهش نمیخورد اینجوری باشه چیکار کردی چجوری رفتار میکنی باهاش چی دوس داره 

نمیدونم دلشوره گرفتم حالت گریه بهم دست داده 

ن بابا گریه نداره توئم هی سوال پیچش کن 

پشت دیوار دلم یه صدای پا میاد👶         نینی یار ازت متنفرم تو ازین به بعد عمه منی (فحش به عمه آزاد)             من ریخته ام در رگ تو شیرهء جان  هی چرخ بزن در من و دل را بتکان   این هم نفسی چه حس و حالی دارد   در پیکر من دوقلب دارد ضربان 💚نی نی خوشگلم مرسی ک سالم اومدی پیشِ مامان💚
یک کلمه می‌پرسیدی چرا چطور چیشده.. سوال پیچش می‌کردی که مجبور شه نم پس بده یا اگرم چیزی نبوده دیگه ...

هیچی نگفتم دیگه فقط سوالاشو باخنده و تک و توک جوواب دادم 

حتی از من پرسیددد فلانی از قیافش میباره گرمه اره هست من حس میکنم چون سبزه خیلی پر حرارت من چشام گرد شد نمیدونستم چی بگم خودم اصلا اینجور ادمی نیستم 

شاید ازت خوشس امده میخواست بهت نزدیک بشه  نمیدونسته چطور جلو بیاد زیاد حساس نشو ولی اگر اذیت م ...

نمیدونم کلا غیر خانواده شوهرم بقیه زیاد باهاشون حرف نزدم همیشه یا پیش شوهرم بودم یا پیش مادرشوهری خاهرشوهری طرف مستقیم حرف من نبودم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز