به مامانم بگم بابام خیانت می کنه یا نه

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

t008

عضویت: 1403/06/19

تعداد پست: 893

ای داد بیداد

نگو

منم هیچوقت نگفتم...

1404/06/18

11:42

پروانه۷۱۰

عضویت: 1401/11/28

تعداد پست: 5411

والا فکر می‌کنم خودشون الان میدونن. لابد عادی شده براشون💔

شکافتیم و دَریدیم و سوختیم ز جَهل...🩶

1404/06/18

11:43

مامان نفیسه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

پوچک

عضویت: 1401/03/16

تعداد پست: 690

نه نگو

به هر حال این عادت پدرت هست و مادرت میدونه

ولی الان نگو که دوباره بهم بریزه

چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی پیله ات را بگشا ، تو به اندازه پروانه شدن زیبایی💙 مامان آینده علی اکبر و ابراهیم اگر خدا خواست بچه آخری علی اصغر 😅

1404/06/18

11:43

سزاموئید

عضویت: 1403/02/06

تعداد پست: 5936

که؟ ادامه ی رمان در کپشن...

مسخره ها

🩷سزاموئید=اصطلاح آناتومیکال برای استخوان های کنجدی بدن؛الهام گرفته از جثهٔ ریزنقشم(اردیبهشت 1403)|| من تنهاییام رو کشیدم،حسرتام رو خوردم،حس مضخرف ناکافی بودن رو بیشتر از هرکسی از نبودنات و نخواستنات تجربه کردم،فرصتام رو هم دادم،دیگه درست هم بشی و بیای سراغم منم که دیگه "نمیخوام".(29فروردین1404)||من تمام خاطراتی که حتی در ذهنم از تو داشتم را پاک کردم دیگر تمایلی برای فکرکردن به آنها ندارم، خاطرات خوبت حسرت و نفس عمیقی را در من زنده میکند و خاطرات بد ات نفرت و دل شکستگی را، هیچکدامشان را نمیخواهم یادآوری کنم، از تو برای من فقط یک حس به جا مانده، یک حس قدیمی و کمرنگ که گه گداری از دلم میگذرد... (10تیر 1404)|| فکرمیکردم از تو درمان شده ام، مثل مخدری که از خون بیرون میرود. خواستم بنویسم سم، دلم نیامد. هم آینده ای برایمان وجود ندارد و هم ترک عادت فکرکردن به تو برایم غیرممکن شده است. هم نمی‌خواهم برگردی و هم دلم برایت تنگ شده، نمی‌دانم اگر دوباره پیغامی از تو بگیرم چه حسی خواهم داشت(27 تیر 1404)|| پس از تو، دیگر پذیرش نبودن ها، رفتن ها و پذیرش اینکه انسان ها نا امید کننده اند برایم راحت تر است (16شهریور1404)||

1404/06/18

11:43

kimiya_farzane

مدیر استارتر

عضویت: 1404/02/10

تعداد پست: 21

اومد و به بابام گفت بیا زنتو طلاق بده

منم بچه ام رو می ذارم پیش شوهرمو باهم بریم خارج

حتی با بابام رفتن دعانویس

اینا رو خودمون از توی شنود توی ماشین فهمیدیم

1404/06/18

11:43

shamimmoradi

عضویت: 1403/01/09

تعداد پست: 2506

نگو. روتو به روشون تو این موارد باز نکن. احتمالا خودش میدونه

1404/06/18

11:43

kimiya_farzane

مدیر استارتر

عضویت: 1404/02/10

تعداد پست: 21

که؟ ادامه ی رمان در کپشن... مسخره ها

که دو ثانیه انگشتم استراحت کنه

1404/06/18

11:44

maman_a_

عضویت: 1403/09/05

تعداد پست: 18378

خودش میدونه احتمالا نزار بشکنه که دخترشم میدونه .تو بشو خواهرو دوستش

1404/06/18

11:44

کتبدیلت

عضویت: 1401/08/12

تعداد پست: 17139

بنظرم نگو

انشاالله پدرت سر عقل بیاد والا این کارا عاقبت نداره

خیلی برای پدرت دعا کن

لطفا برای حاجتم یه صلوات بفرست دلم شکسته

1404/06/18

11:44

maman_a_

عضویت: 1403/09/05

تعداد پست: 18378

اومد و به بابام گفت بیا زنتو طلاق بده منم بچه ام رو می ذارم پیش شوهرمو باهم بریم خارجحتی با بابام رف ...

😯

1404/06/18

11:44

سیب۱۳

عضویت: 1400/05/15

تعداد پست: 7102

عزیزم

شاید مادرت میدونه ولی پیش شما چیزی نگفته

حس ششم خانومها تو این خصوص قویه

مگه میشه نفهمیده باشه با این سابقه ای ک پدرتون داره

شاید نگفته پیش شما که ناراحت نشید

قسمتی از سخن های کوروش کبیر:بودن با کسی که دوستش نداری و نبودن با کسی که دوستش داری همش رنج و عذاب است.پس اگر همچون مثل خود نیافتی مثل خدا تنها باش.واگر یافتی او را چنان حافظ باش که گویا جزوی از وجود توست.

1404/06/18

11:44