دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
ممنونم. یعنی شما دقیقا اطلاع داری؟ اگر آب ناودان باشه قبول نیست؟ خب من حیاط ندارم!
مامیزاشتیم زیربارون. همیشه. هیچ وقت ندیدم ازناودون اب بگیریم. بزارپشت بام
🔴اگه چندین شب پشت سرهم خواب بدووحشتناک میبینین،یه کوچولوذغال،یه کم نمک،ویه کم نون خشک.بزاریدتوکیسه فریزر بزاریدتوبالش زیرسرتون وبخابین.برامنکه جواب داد،انشالله براشماهم جواب میده😊🌈تو این دنیا تا سنگ نباشی کسی ازت بُت نمیسازه...🪶.-🌈 عوض ݩشدمـ فقط متوجہ بعضے چیزآ شدمـ➰🌈جواب دندون شڪن زیاد داشتم؛ اما نخواستم بجا دندونت؛ دلت بشڪنه رفیق؛💔🔵هیچ لباسی تو دنیا، نمیتونه بیشخصیتیه درون آدما رو بپوشونه👌🌈اگه سکوت میکنم معنیش این نیست که دارم حق رو به تو میدم بلکه به سادگی دارم تورو نادیده میگیرم🙃خیلیا بهم یاد دادن که میتونن باهام بازی کنن.منم بالاخره یادشون دادم که بازی رفتوبرگشت داره↢→🔵اگه ناراحتتون کردم نبخشینچون اصن پشیمون نیسمتازع خوبم کردم☻︎یع ذهن منفۍ هیچ وقت بهت یع زندگۍ مثبت نخوآهد داد🟠امروز مال توئه، قشنگش کن دقیقاعین خودت🌱🌈🌤☀عیب نداره تجربه شد :)
یعنی واقعی هست میگن درمان درد هاست والا من ی بار خواستم بخورم نتونستم بوی بد میداد
کللللی قرآن روش باید خونده بشه. به نطر من که بعد از اون همه قرآن خوندن روش، حتما درمان درد میشه
دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...
دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...
دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...