شب های قدر بود که یه بنده خدایی و دیدم که بچه چهارمش و حامله بود مثلا نمیخواست من بفهمم ولی از برآمدگی شکمش فهمیدم
گفتم فلانی حامله ای چرا مراقب نبودی چرا سقطش نکردی
برای سقط دلیل دارم چون وضع مالی افتضاح ،شوهرش زندانی و معتاد وحشتناک ،بابای دختره هم نداره و بزور شکم اینا و سیر میکنه
اون سه تا بچش هم پشت سرهم
خلاصه گفت تاالان یه سونوگرافی نرفتم ولی تکوناش و حس میکنم 😞
بهم گفت کسی و میشناسی این و بهش بدم 😭😭
توی این چندروزه خیلی اعصابم خورده و ناراحتم برای بچه
همش دعا میکنم یکی بیاد و بچه و از این منجلاب نجات بده