حاله روحیم خیلی بده من خیلی ادم ضعیفی هستم نمونش اینکه اصلا دوست ندارم پسرم لحظه ای ازم دور بشه نمیدونم چرا اینطوریم مثلا وقتی با شوهرم میره بیرون دلشوره میگیرم یه موقع هایی به باباش میگه منو ببر یه کم خونه مادربزرگش( مادرشوهرم) من اینور عزا میگیرم اصلا دوست ندارم ازم جدا بشه خیلی وابستگی دارم بهش الانم میخوایم خونه بخریم یه کوچه با خونه مادرم و مادرشوهرم فاصله هست نمیدونم چرا دلشوره دارم همش فکر میکنم برم دیگه آرامش ندارم با این حال که پدر و مادر و مادرشوهر پدرشوهر خوبی داریم. افسردگی گرفتم خودمم میدونم خیلی موضوع پیش پا افتاده ای هست میشه خواهرانه راهنمایی کنین شما هم اینطوری هستین یه کم بهم حرفای مثبت بزنین🙏🙏