2777
2789
عنوان

خاطره بارداری(تلخ و شیرین)

948 بازدید | 49 پست

به این دلیل تصمیم گرفتم خاطره بارداریمو بنویسم  که شاید برای بعضیا باعث امید بشه و همچنین تجربه ام در  مورد فشاربالا و مسمومیت بارداری شاید به درد کسی بخوره

به این دلیل تصمیم گرفتم خاطره بارداریمو بنویسم  که شاید برای بعضیا باعث امید بشه و همچنین تجربه ام در  مورد فشاربالا و مسمومیت بارداری شاید به درد کسی بخوره

[*] به این دلیل تصمیم گرفتم خاطره بارداریمو بنویسم  که شاید برای بعضیا باعث امید بشه و همچنین تجربه ام در  مورد فشاربالا و مسمومیت بارداری شاید به درد کسی بخوره

[*] یه مقدار طولانیه ولی بعضی جاهارو حذف میکنم تا خیلی حوصله بر نباشه

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

اصلاهم بارداریم شیرین نبود کوفتمون شد از صبه دارم گریه میکنم رفتم واسه ntگفتن جینن ۸هفته قلبش ایست کرده فرداشب کوتاژ دارم تورخدا واسم دعاکنید😭😭😭😭😭😭😭😭😭

پرنسسگیس بریده سابقم کاربری قبلم مال ۹۷.۷ رمز کادبریم یادم نمیاد                                                  ❣  همسرعزیزم باتمام وجوددوستدارم❣

به این دلیل تصمیم گرفتم خاطره بارداریمو بنویسم  که شاید برای بعضیا باعث امید بشه و همچنین تجربه ام در  مورد فشاربالا و مسمومیت بارداری شاید به درد کسی بخوره


[ ] چندماه بعد عروسیم چون سنمون با شوهرم بالا بوداقدام به بارداری کردیم 5ماه طول کشید تا باردار شدم تیر سال 99تقریبا بارداری بی دردسری داشتم و تا 18هفتگی همه چی خوب بود اینم بگم من تو یه شهر کوچیک زندگی میکنم وفقط یه ماما تو مرکز بهداشت داره

[ ] هفته 24بود که فهمیدم پاهام و صورتم خیلی ورم کرده رفتم بهداشت که فشارم نرمال بود اما از هفته 18تا 24ده کیلو اضافه کرده بودم که ماما گفت برم ازمایش دفع پروتیین بدم و چندروز پشت هم فشارمو کنترل کنم

[ ] منم رفتم همدان خونه مامانم تا به دکتر اینا راحت دسترسی داشته باشم

[ ] تمام ازمایشارو دادم نرمال بود فشارمم از ده تا 12متغیر بود و دکترمتخصص گفت مشکلی نیست و لازم نیست ازمایش 24ساعته دفع پروتیین بدم

[ ] منم به خیال اینکه همه چی خوبه برگشتم شهرخودمون بعد ده روز از برگشتنم هفته 27بودم که برای چکاب رفتم بهداشت فشارم 14بود و ماما گفت سریع باید برم بیمارستان

[

وای چرا

نمیدونم بخدا انقد ک ناراحتم😔😔😔😔😔

پرنسسگیس بریده سابقم کاربری قبلم مال ۹۷.۷ رمز کادبریم یادم نمیاد                                                  ❣  همسرعزیزم باتمام وجوددوستدارم❣
اصلاهم بارداریم شیرین نبود کوفتمون شد از صبه دارم گریه میکنم رفتم واسه ntگفتن جینن ۸هفته قلبش ایست ک ...

وای خدا صبرت بده منم بارداری اولم همینطور شد ولی از من نه هفته رشدش متوقف شده بود🥺😭 ولی از خدا نا امید نشو الان دوتا دسته گل دارم

یک مادرم، مادری رنج کشیده ،مادری که لحظات آخر جگر گوشه اش را دید و هیچ نتوانست انجام بده ...به یاد اشک های آخرین لحظات فرزندش آب میشه و میسوزه تا قیامت... یک مادر که دلتنگی عمیقی را داره تجربه میکنه ای کاش هیچوقت خداوند پدر و مادرها را با بچه هاشون امتحان نکنه😔😔برای همدیگه از خدا طلب خیر کنیم.🙏🏾خدا را با همه داده و نداده اش شکر کنیم🙏🏾.حتی به شوخی دلی نرنجونیم.نفرین نکنیم. هیچوقت برای کسی مرگ نخواهیم...

بیمارستان تو یه شهردیگه بود که یه ساعتی بامافاصله داشت  با شوهرم رفتیم و.ازمایش اورژانسی پروتیین دادیم که 4پلاس بودو سریع بستری شدم و به خاطر استرس فشارم به 18رسید وچون بیمارستان اونجام مجهز نبود اعزام شدم به شهر دیگه که هرچی التماس کردم بزارن برم همدان قبول نکردن سه روزی اونجا بستری بودم و فشارم12 ثابت شده بود که مرخص شدم رفتم همدان خونه مامانم

ظهر رسیدم همدان و عصر رفتم اورژانس بیمارستان تا دوباره چک شم که کاش هیچوقت نمیرفتم

فشارمو اونجا گرفتن وگفتن 17بستری شدم وکلی دارو بهم تزریق کردن ولی فشارم پایین نیومد و قرار شد ببرنم سزارین هرچی گریه و التماس کردم که زمان بدن شاید فشارم بیاد پایین قبول نکردن وکلی شوهرمو ترسوندن که خطرداره و شوهرمم رضایت داد

ومن 26دی 99دخترمو با وزن 800گرم به دنیا اوردم خیلی شرایط سختی بود خون گریه میکردم به حال خودمو دخترم ایام فاطمیه بود چقدر التماس خانم فاطمه زهرارو کردم که دحترمو بهم ببخشه به خاطر داروها تاری دید گرفته بودم ولی تمام تاپیکای نی نی سایت که درمورد نوزادای نارس بود میخوندم که امیدی بشه برام

بنویس من نینیمو شیر بدم بیام بخونم.

یک مادرم، مادری رنج کشیده ،مادری که لحظات آخر جگر گوشه اش را دید و هیچ نتوانست انجام بده ...به یاد اشک های آخرین لحظات فرزندش آب میشه و میسوزه تا قیامت... یک مادر که دلتنگی عمیقی را داره تجربه میکنه ای کاش هیچوقت خداوند پدر و مادرها را با بچه هاشون امتحان نکنه😔😔برای همدیگه از خدا طلب خیر کنیم.🙏🏾خدا را با همه داده و نداده اش شکر کنیم🙏🏾.حتی به شوخی دلی نرنجونیم.نفرین نکنیم. هیچوقت برای کسی مرگ نخواهیم...

وای خدا صبرت بده منم بارداری اولم همینطور شد ولی از من نه هفته رشدش متوقف شده بود🥺😭 ولی از خدا نا ...

میترسم واسه بعدی هم اینجوری بشه،تو کوتاژ شدی؟درد داشت😭دکترم گفت یک ربع طول میکشه با بیهوشی گفت دردی نداره اما حس میکنم الکی گفت ک نترسم

پرنسسگیس بریده سابقم کاربری قبلم مال ۹۷.۷ رمز کادبریم یادم نمیاد                                                  ❣  همسرعزیزم باتمام وجوددوستدارم❣

اما دخترم سه روز بعد برای همیشه چشماشو بست همون روز از بیمارستان مرخص شدم رفتم خونه مادرم از زمین و زمان شاکی بودم کفرمیگفتم گریه میکردم تا ده روز این کارام ادامه داشت اما نهایتش فهمیدم که هیچکدوم ازاین کارام فایده نداره و باید امیدداشته باشم

اما دخترم سه روز بعد برای همیشه چشماشو بست همون روز از بیمارستان مرخص شدم رفتم خونه مادرم از زمین و زمان شاکی بودم کفرمیگفتم گریه میکردم تا ده روز این کارام ادامه داشت اما نهایتش فهمیدم که هیچکدوم ازاین کارام فایده نداره و باید امیدداشته باشم

[*] همچنان گریه میکردم و تو واتساپ عضو یه گروه شدم که همه بچه هاشونو به دلایل مختلف از دست داده بودن و دردودل باهاشون باعث تسکین دردم میشد شرو کردم خوردن دارو گیاهی و کارایی که به پاکسازی رحم و تقویت رحم کمک میکرد مشکلیم که داشتم رحمم دوشاخ بود و این منو میترسوند همدان پیش چندتادکتر رفتم وهمه شون گفتن 6ماه تا یکسال باید زمان بگذره منم گشتم تو شهری که گفتم یک ساعت بامافاصله داره یه دکترخوب پیداکردم و رفتم پیشش وبهم گفت بعد سه ماه میتونی اقدام کنی

[*] تو این سه ماه منم حسابی با دارو گیاهی و چیزای مقوی به خودم رسیدم وماه دوم اقدامم باردارشدم اصلا باورم نمیشد چون اکثریت میگفتن بعد سزارین دیرباردارمیشی و رحمتم دوشاخ به مشکل میخوری

نمیدونم بخدا انقد ک ناراحتم😔😔😔😔😔

قبل باردار شدن ی ازمایش خودایمنی بده حتما تا مشکل تکرار نشه انشالله بهترینها قسمتت بشه عزیزم نگران نشو بازم باردار میشی و سالم میگیری بغلت

تورکم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  8 ساعت پیش