گفتم جیشدهههه گفت این پیاما چیههها ب پسر مردم دادی تو خجالت نمیکشی؟ میخای با آبروی من بازی کنی اخه بچها شهرمونم کوچیکه بابامم ب خدطره شغلش تقریبا همه میشناسن
من بدبخت ازهمه جا بیخبرم لاال شده بودم اصصن نمیدونستم موضوع چیهعع
نزار راحت اذیتت کنن و ابروتو ببرن مسئله کوچیکی ک نیست
حقشونو بزار کف دستشون
زنگ بزن فتا فکر کنم پیگیری کنن
چقد ذاتش خرابه اون زن عموت واقعا
گفتم بابا ب خدااا اگه من همچین کاری کرده باشممم ب جان خودممم اصن بهش پیام ندادممم جواب پیاما و تلفناشم ندادممم
اون ی روز بهم ابراز علاقه کرد منم‌گفتم نه!!! اصن‌پیامی درکار نبوده
خوب
چ پسره عوضی بوده
خب
بعععد گفت پس این پیاما چیه ب من نشون داده
بابامو کارد میزدی خونش درنمیومداا وحشتناااک عصبی بودد
گفتم بیا این گوشیه من ببین چیزی توش هسست؟ اصن فردا برو پرینت سیمکارتمو بگیر از مخابرات
بابام‌گفت یالا اماده شو بریم ببینم قضیه چیه
میگفت اگه از اعتمادم سواستفاده کرده باشیی اگه از رفاقتم با خودت سواستفاده کرده باشی برای همیشه فراموشت میکنم
از کجا فهمیدین کار دخترعمو و زنعموته؟
من بدبختم ک ازهییچی خبرنداشتم حتی اصن ب اونا شکممم نمیکردممم!!! انقدررر خودشونو خووب جلوه داده بودن🤦🏻♀️
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
