مثلا طرف بگه قصدم ازدواجه و باخوانوادم حرف زدم فقط خونه رو اوکی کنم فعلا باهام باشیم قبول میکنید؟ من بهم گفت فقط بهم فرصت بده ب زودی مامانمو میفرسم حتی یه بار گفت شماره مادرتو بده با مادرم حرف بزنه یا بش گفتم ب خواهر بزرگم بگم ولی دلم محکم نیست گفت بگو و فلان ولی واقعن دلم محکم نیست و نمیتونم اطمینان کنم حس میکنم دورغ میگه
من یه سال حدودی دوست بودم
من یسال و خوردع ای باهاشم گفت صبر کن جمو جور شم طلا بگیرم پول جم کنم رو حرفشم موند یماه دیگع نامزدیمونه
هر چی بیشتر بهتر
به من باشه میگم بیا تا اخر عمر دوست خوب هم باشیم تولوخدا (بچه بادوم تو مهمونی)
تجربه شخصی: یک سال تا با معاشرت بیشتر به شناخت بیشتری از طرف مقابل برسید و همینطور نیاز هست که در این مدت تا حدودی خانواده ها هم با هم آشنا بشن و از همدیگه حداقل اطلاعاتی داشته باشند تا کار به خواستگاری و نامزدی برسه
راستش من خیلی با این نحوه ارتباط موافق نیستم. وقتی نمی تونید ایشون رو ببینید و باید منتظر آدمی باشید که جز چت کردن شناخت دیگری ازشون ندارید بهتر هست یا بیاد خواستگاری که بتونید رابطه رو درست ادامه بدید یا دیگه این وابستگی فکری رو تمام کنید
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
