ی اخلاق بدی ک داره خیلی حرفارو جا ب جا میکنه
ازین بچش ب اون بچش میگه ازین به اون
جوری که تورو میبینه شروع میکنه به حرف زدن بعدشم میگه به کسی نگیا
نیت بدی هم نداره عادتش شده همش حرف جا بجا کنه
با اینکه خیلی به من محبت کرده خیلیییی ولی از دستش ناراحتم چون با این حرف جا به کردنا‌ش بدجور من ناراحت شد
یجورایی هیشکی الان احساس صمیمت نداره تو نوه ها و بچه ها
مادر بزرگ منم همه غیبت می کنه
توجه کنید
نماز و روزه هیچ ربطی به ذات آدمها نداره... مومن و غیر مومن بودن نداره...
دو روعه
قدرشو بدون من ۵روزه ندارمش دیگه 😭
عادت قدیمیه نمیتونه بزارش کنا وگرنه دست خودش نیست
عین خوانواده شوهر من
مادرشوهرمنم همینه دقیقاااا همه بچه هاشو انداخته به جون هم
مادرم میگه اگه نماز بخونیو غیبت کنی حدقلش گناهت پاک پیشه ولی نه کامل مثا حقو ناسه
اصولا هرکی که نماز میخونه اونقدام پاک نیس چند روز پیش یکی تاپیک زده بود پدرشوهرش ازار جنسیس میده با اینکه روحانی هست.ربطی نداره.
همه مادر بزرگا اینجوری هستن
علتش هم تنهایی زیاده وقتی یکی را میبینن میخوان حی حرف بزنن
وقتی هم حرفی گیر نمیارن از نوه و این و اون می گن
بچه ها کسی حس ششمی هست خیلییی واجبه تروخدا درخواست یده
اسی منظورم این نیس مادربزرگ شما بده هاا در کل برا طرز فکرت میگم عزیزم ک بدونی
خیلی پیرها رو میشناسم این شکلین بچه هاشون باید رعایت کنن حرفی که نمیخوان کسی خبر داشته باشه نگذارن بفهمه
پدر بزرگ خودم اینطوری بود خودش دیگه میگفت میخوای کسی نفهمه به من نگید از من توقع نداشته باشید به کسی نگم میگم خوبشم میگم
