شوهر سابقم وقتی بچه مون سه سال داشت ولمون کرد رفت...حتی خرجیمونو نداد ...وقتی دخترم کلاس اول بود رفتم دادگاه توافقی طلاق گرفتیم .گفت بچه رو بردارمهریه تو ببخش منم همینکارو کردم چاره ای نداشتم وگرنه میخواست بچه مو بفروشه...حالا دخترم چهارده ساله شه .شماره تلفنشو داده به خواهرش ...خواهرشم شماره رو داده به دخترم...بهش گفته به بابات زنگ بزن. دلش برات تنگ شده...به نظرتون براش چی بنویسم...اینجوری خوبه بنویسم...آشغال بیشعور خیر ندیده بعد از یازده سال برگشتی عشق وحالاتو کردی چه نقشه ای داری...واقعا نمیدونم چی بگن بهش .. شما بگین خواهش میکنم