امروز چهارشنبه ۱۲ مراد ۱۴۰۱ این امضا رو اینجا مینویسم تا سال دیگه این موقع بیام و بهتون خبر بدم که کنکورمو ترکوندم🙂❣امروز که نتایج رو دیدم خیلی ناراحت شدم بخاطره اینکه تلاش نکردم بخاطره اینکه خودمو گول میزدم و... میدونم تویی ک داری الان اینو میخونی الان کنجکاوی ک بدونی چند شده رتبه ام باید بگم کهههههه رتبه یه چیز شخصیه😁😂شوخیدم۱۶۲ هزار شدمممم:/ خب دیگه هروقت که این امضا رو خوندید یه صلوات بفرستید واسن و لایکم کنید که بعد از یکسال تگتون کنم و بگم که چجور برگه برنده رو ب دست اوردم دوستون دارم یاعلی:)💕🌙
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
انقد جفتمون افلاین بودیم که احتمال باهم حرف زدنمون نزدیک صفر میشد😂
˗ˏˋ ♡ ˎˊ˗It's my first time I living this life,DUH تمام دلخوشی زندگی من اینست ֶָ֢.که وقت مرگ بیایی و مرگ شیرین است ✨🍯 ߊܨ ܥܼߊܔ ܥܠܣߊ ܫܠܨ ܩوܠߊ ܩوܠߊ ༯ ܢܚ݅ߊܘ ܩܝܥߊܔ یߊ ܫܠܨ ܩوܠߊ ܩوܠܙ <کاش گربه بودم و واکنشم به همه اتفاقات meow بود:)> "INTP⋆.˚✨️⋆
ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…