شوهر در یک کلام خیلی راحت طلب و وسواسی و مغرور و دوست داره حرف حرف خودش باشه از وقتی هم که بچه دار شدیم خیییییلی اخلاقاش بدتر شده اصلا حوصله بچه رو نداره تحمل یکم سختی رونداره لحنش خیلی بده خیلی با حالت دستوری با من حرف میزنه اصلا هم اهل اینکه قربون صدقه من بره و لوسم کنه نیست دیشب با کلی گریه از دستش خوابیدم باید چکار کنم به نظرتون تو یه چرخه معیوب افتادم باهاش که هر روز اون هی غر میزنه من هی میگم نزن و دوباره....