دختر من چند وقت دیگه میشه 18 ماهه شیر خودم را میخوره و خیلی وابسته است طوری که حتما باید شیرم را بخوره تا بخوابه از نوزادی خیلی نفخ میکرد و دلدرد میشد یبوست هم نداره روزا خیلی خوب و شاد و آرومه
وایییییییییییییی ولی شبا خوابو از من گرفته. دیشب ساعت 3 دیگه انقدر به خودش پیچید و گریه کرد که چراغا را روشن کردم تا اجیر شه. به محض بیدار شدن خیلی عذر میخوام چند تا باد از شکمش خارج شد و بعدشم شروع به سکسکه کرد و خلاصه دوباره خنده هاش شروع شد
خودم هم سعی میکنم چیزای نفاخ نخورم.
به دخترم هم عرق نعنا و زیره شربت گیاهی کامی وی (به تجویز دکتر) قطره دایمتیکون(به تجویز دکتر) و ...
دادم اما بی اثر بوده دیشب کلی گریه کردم از دستش...
اینجوری خیلی بده ارامش نداری باید یه دکتر حسابی ببرینش
خدای مهربون همه ی عزیزای ما رو در پناه خودت حفظ کن.خدا جون حساااابی مواظب پسر کوچولوم باش .اون عشق مامان وبابائیشه.حساااابی هم موظب شوشو جونم باش اون عشق پسر کوچولو ومامانیشه.دعا کنین ماسه تا کنار هم خوشببببببخت باشیم
مادر دخترم من انقدر بد ادا است نه شیر خشک میخوره نه شیر پاستوریزه. تازگی کلی روش کار کردم خیلیییییییی بخوره 50 میل شیر پاستوریزه میخوره با شیشه یا لیوان