باختم پنجره را توی خیالی که نبود
هیجان داشت دلم طبق روالی که نبود
خواستم از قفس شایعه ها پر بکشم
خواستم بال شوم توی محالی که نبود
روزه ام باز شد از خوردن زخمی تازه
عید لب های من و ماه شوالی که نبود
بوسه ها سمت تو جاری، دل، سجاده و من
توی شرعی که حرام است........ حلالی که نبود
بادباک شدم و توی هوا رقصیدم
عاشق باد شدم عاشق بالی که نبود
قفس پیله هوایی نشد از بوی درخت
حس پرواز من و حس کمالی که نبود
باغ حق داشت به این باغچه بدبین باشد
زخم می خورد از این تیشه نهالی که نبود 🖤