دیرگاهیست که عید ز روزهای دگر زهر تر است...صبر کن سهراب!...گفته بودی قایقی خواهی ساخت...قایقت جا دارد؟...من هم از خاک غریب خواهم رفت....پشت این شهر فقط تنهاییست..... با استکانی چای هم میشود مست شد ، اگر او که باید باشد...
درمن یک تیمارستان وجود دارد یک تیمارستان با هفتاد تختخواب هفتاد تختخواب با هفتاد دیوانه و سخت ترین کار دنیا را من میکنم زمانی ک ازمن میپرسند خوبی؟ ومن باید یک تیمارستان هفتاد تختخوابی را ارام کنم و با متانت صادقانه ای بگویم بله امروز خیلی خوبم ....🤍دیدم ک برنداشت کسی نعشم از زمین..خود نعش خود به شانه گرفتم گریستم...🖤