سلام بچه ها
وقتی بچه بودم یعنی 7سالم بود یه شب مثل هر شب خیلی راحت خوابیده بودم جوری که هیچ وقت پتو روی پاهام نمی انداختم و کم کم داشت خوابم می برد که یکی با دوتا دستاش پاها ی منو غلقلک داد جوری که رفتم اتاق پدر و مادرم و جریان را گفتم پدرو مادر توجه نکردن و گفتن شاید خواب دیدی ای کاش توجه میکردن بعد از اون اتفاق بدترین اتفاق ها برام افتاد که هر شب پتو را کامل دور خودم میپیچونم و ایه میخونم من چند تا از بدترین چیز هایی که منا تحت تاثیر گذاشته را براتون میگم
تا یه شب خونه مامان بزرگم بودم کامل را حت بودم و از جن و این جور چیزا اصلا به هیچ عنوان نمیدونستم خواب وحشتناکی دیدم بیدار شدم و اب بالا سرم بود خوردم تا خواستم بخوابم دونفر را دیدم بالا سر مامان بزرگم یکی چاق و یکی لاغر داشتن به من نگاه میکردن
خلاصه خیلی اتفاق های بد تر از این هم افتاده واستم گاهی وقتا خواب های جنسی با برادرم میبینم و خیلی خجالت میکشم که میبینم جوری که رابطه منو برادرم افتظاح
تا یه روز بعد این همه اتفاق خونمون بودم خیلی میترسیدم گفتم برم سوره جن بخونم رفتم خوندم شب ارامش گرفتم ولی خواب دیدم یه موجود زشت کوتوله چشمای درشت پوست کنده میخواد بهم اسیب بزنه و من سعی میکردم بهم اسیب نزنه تا بهم گفت ا ماه دیگ میاد و همونم شد دوباره شروع شد
حتی پدرو مادرم هم دیدنش حتی خودشو به شکل اعضای خوانوادم در میاره و هر جا میبینمشون دو نفرن
تا الان که 7سال شده و داره تکرار میشه
وسایم هم چند یار جابجا کردن
دیگ عادت کردم
کسی هست که کمکم کنه؟