اره شده من الان بیشتر از هفده ساله یه روزم نخندیدم.همش گریه
الان ۳اردیبهشت ۱۴۰۱هست.انشالله به حق این روزای عزیزسال بعد همین موقع مهریمو گرفتم و یه خونه ی گوگولی خریدم. انشالله سال بعد اینموقع مغازمو کشیدم یه جای جدید تو شهرمون با سه برابر جنس....انشالله هیچکس دستش جلوی کسی دراز نشه همگی بگین الهی امین.....اگر مقدوره برام یه صلوات بفرستید که هیچوقت جلوی پسرم شرمنده نباشم همیشه رو پا باشم چون جز من هیچکسی رونداره از سی روزگی هم پدربودم براش هم مادر... لطفا.بوس به کله تون....خدایا تورو به عظمتت قسم میدم نگاهتو از مانگیر
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ببین عزیزم شاید کلیشه ای باشه ولی منم همینطور بودم.از خدا دور شده بودم.خبلی دور.ولی برگشتم نشستم نماز خوندم گریه کردم گفتم خدایا ببخش منو.من ارامش تورو به همه چی ترجیح میدم و بخشید!بخشید و خیلی ارامش گرفتم توهم همین کارو بکن...
ولله عاقبه الامور.. میشه واسم دعا کنی به پزشکیم برسم؟🥺❤️ وقت عذا نیست که هنگامه ی خشم است ..
پایان سال 1402 بیماریم تموم شده لیسانسمو گرفتم شاغل شدم طلاقمو گرفتم با تمام حق و حقوقم تهمتی که منو به دادگاه انداخت رو به تنهایی ردش میکنم ارزوهامو تو امضا نوشتم که روزی که رسیدم بهش پایینشو امضا کنم و بنویسم بهشون رسیدم