خانواده شوهرم از اول با ازدواجمون مخالف بودن😔

[QUOTE=231407403]دوستان نظراتتون رو بزارید 

درضمن گلم یک مورد خیلی مهم برای اینکه دوستت از این دوگانگی خلاص بشه اینه که بهنظرم بهتره دراولین فرصت بی پرده شرایط رو برای خانواده اش روشن کنه.بهشون بگه طبق حرفهایی که روز خواستگاری زدن ومن وشما قبول کردیم من وهمسرم هیچ حمایتی از خانواده اش دریافت نمیکنیم وچون شروع زندگی ماست هنوز به سطح مناسب نرسیدیم اما تصمیم داریم باهم تلاش کنیم وکمبودهارو جبران کنیم لطفا شماهم مارومثل هرزوج معمولی دیگه نگاه کنید....

خب این اولین اشتباهت چرا تا یچیزی بدست اوردی فکر فروشش رو کردی نمیدونستی اون اپارتمان لوکس تو بهترین جا بعدن کلی پولش میشه ؟ نباید به باد داد که 

شاید بگی نه با پولش خونه جمو جور تر میخریدمو بقیشو به یه دردی میزدم ولی این اشتباه محض همچین خونه ای رو اصلا نباید فروخت ضرررررهه

موافق نیستم وبااینکه برای همه حرفهایی که زدید استدلال دارم اما احترام میزارم...به هرحال بحث ما شاید دردی ازاین خانم دوا نکنه.موفق باشید.

ب نظرم دختر خانم پر توقعه 

اولا که شرایط و میدونست . دوما چقد بی سیاست داره پیش میره . 

ینی چی که از خواهر شوهرش پرسیده وسایل خونه جاری هارو کی خریده ؟ این چه سوال سطح پایینیه اخه؟

این خانم باید انقد غرور داشته باشع که ثابت کنه براش مسائل مالی مهم نیست تا اعتماد همسرش و خانواده همسرشو بدست بیاره . 

درسته مشکلات مالی داره اذیتش میکنه اما فعلا حق اعتراض نداره. هنوز کاری نکرده . چه تلاش خاصی برای زندگیش کرده ؟ 

والا بازم دم خانواده شوهرش گرم 

من اینجا حق و ب خانم نمیدم

عزیزم وسایل خونه رو میتونید کم کم با کمک هم بخرید 

شرایطتت سخته ولی شکر کن یه سقف بالا سرته 

و از همه مهم تر تو  این شرایطو قبول کردی اونا واسه تو توضیخ داده بودن همه چیزو الان ک نمیتونی زیرش بزنی نه خونه رو بفروشم چون وسایلم توش گم میشه فک نمیکنی غیر منطقیه یکم ؟ 

تو داری کار میکنی قسط وام رو بدی  بعدش بیشتر کار میکنی وسایل هم میخری

عزیرم  به نظر من واسه همه همچین چیزی صدق نمیکنن و قطعا وقتی درک میکنید که برای برادر یا خاهر خودتون اتفاق بیوفته من استارتر و خونوادش رو نمیشناسم  که بخام قضاوت کنم یا خرفی بزنم ولی بعضی از خونواده ها هستن کهحالا کاری به وضعیت مالی نداریم ولی  از لحاظ فرهنگ  زیر خطن از لخاظ شخصیت و  حرف زدن و  هزار تا چیز دیگ با هم کلی متفاوتن خوب این ازدواج مشخصه که غلطه خونواده وظیفشه تا جایی  که میتونه مانع بشه چون اگه به دادگاه و امار طلاق و جدایی یه سر بزنی میبینی اکثر طلاق و اختلافا بخاطر این ببوده ک از پایه اشتباه بوده 

[QUOTE=231408720]عزیرم  به 

موافقم.چطور میشه حق یک خانواده رو اونهم برای این نوع ازدواجها نادیده گرفت!واقعا اگر ما اونطرف ماجرا بودیم همینطور قضاوت میکردیم؟ازهمه مهمتر من واقعا برای همسر ایشون متاسفم شدم.وقتی ماجرای مراسم عروسی واعتراض عروس خانم وجواب همسرش رو میخوندم عمیقا دلم سوخت!ای کاش این خانم زودتر متوجه اشتباهشون بشن وقبل ازاینکه بااین توقعات بیجا همسرشون رو دلزده کنن وباعث بشن دربرابرخانواده اش احساس شکست کنه روشش رو کامل تغییر بده.

عزیزم  به نظر من دوستت اول از همه فکر اقتصادیش مشکل داره چون به فکر فروش و اجاره خونه به این خوبیه خداروشکر که نمیتونه وگرنه تنها سرمایشون هم به باد میداد و میخاد بره خونه کرایه بشینه و خونه خودشو هم کرایه بده.

دوم اینکه اون تموم این شرایط رو قبول کرده و الان نمیتونه بهونه گیری کنه میتونست قبول نکنه اگ قبول کرد سر حرفش باشه اگ نمیتونه سر حرفش باشه و یذره سختی بکشه نباید ازدواج میکرد زندگی پر از سختیه .

شرایط هیچوقت یجور نیست پیشرفت هم هست خوشحالیم هست پس باید صبرو تحمل داشته باشه... 

و شکر کنه اینجور که گفتید قرار نبوده بچشون رو حمایت کنن ولی طلا لباس عروس و خونه لوکس هم دادن ولی ایشون چششون به زندگی اینو اونه ناشکر به فکر حسادت اول زندگی چون تاجر قرار نیست واست جهاز هم بگیرن و قبلا هم گفتن که نمیگیریم پس حرفی نمیمونه و بهونه ای نبایذ باشه 

در اخرم زندگیشو دوست داشته باشه تلاش کنه چشش به مال کسی نباشه اگه نداره با تلاش خودش و همسرش  به چیزایی که میخاد برسه پدرشوهر پولدار دلیل نمیشه زندگی تو رو هم تامین کنه تو برای پول ازدواج نکردی که االان همچین انتظارایی داری  با این افکار همسرت رو از خودت دور میکنی نهایتش جداییه و خونواده شوهرتم از خداشون میشه پس نکن بشین زندگیتو بکن 

بله منم همینو داشتم میگفتم به همسرش حق میدم اون  واسش تلاش کرده با تموم مخالفتا بدستش بیاره ذوست استارتر هم قبول کرده موقعی که باید عمل کنه سر قولش نمیمونه و بهونه گیر میشه و پر توقع اگه ادامه بده قطعا جداییه  یعنی رسما با دست خود داره زندگیشو نابود میکنه و خودشم مقصر چون خودشو خیلی پایین میدونه اعتماد بنفسش صفره 

به نظر منم دوستتون می‌خواسته یه شبه ره صد ساله رو بره که متاسفانه نشده 

بهش بگو همینکه خونه دادن و عروسی گرفتن از 80درصد زوجای جوان جلو تره دیگه خودشون کار کنن و ژندگیشونو بسازن 

خود من پدر شوهرم حتی ماشین شوهرم رو هم گرفت 

من طلاهامو فروختم پول پیش خونه دادم 

الان خدارو شکر زندگی خوبی دارم

اولا که ایشون خیلی پرتوقع وساده ان و نپخته

نیومده میخواد خونه 250 متریش و براش پر کنن

اول زندگیشه میخواد به حد بقیه جاریا باشه که همپای همسراشون وضعیت مالی خوبی داشتن

میخواد کم کسر زندگیشو بقیه سریع براش جبران کنن

منم یه جاری اینجوری دارم

ما همه زن و شوهر باهم کار کردیم زندگیمونو ساختیم اون تا میوه خونشم از پدرشوهرم میگیره خونه وماشینم ازش گرفت کارمنده تا ظهر می ره سرکار بعد با زنش دوتایی میشینن تو خونه بعد میخواد

 اندازه ماها رشدم داشته باشه

تمام وسایلم لوکس میخواد از جیب بقیه

دوست شما سطح توقعشو بیاره پایین

خودشو کمتر مقایسه کنه

قدر همچین شوهری وهم بدونه

و یواش یواش زندگیشو بسازه

بااین شرایط عروس شده چرا خون به دل شوهرش میکنه

درضمن هر چی هم لباس و اینا درخواست میکرد براش نمیخریدن

خودشو با بقیه جوونا مقایسه کنه 

همین حالا هم خیلی جلو هستش

خونه وماشین وشوهرباشخصیت داره

واینکه فروش اون خونه اشتباه محضه چرا دنبال حرکات انفجاری وهیجانیه

اگه بده دست مستاجر خسارتش خیلی بیشتر از درآمدشه

[QUOTE=231407403]دوستان نظراتتون رو بزارید تا 

عزیزم خوشبختانه تاپیکت زمانی بودکه سایت خلوته وکمتر نظرات سطحی ازکاربرهای کم سن وسال یا بیتجربه دیدیم.اگر واقعافکرمیکنی کلامت انقدر روی دوستت تاثیرداره که بانظرسنجی بتونی به نتیجه برسی وقانعش کنی به نظرم تااینجاباید به جمع بندی رسیده باشی اماشایدبدنباشه تشویقش کنی حداقل چندجلسه یک مشاور کاربلد درموضوع ازدواج مشورت کنه.موفق باشی.

بله متاسفانه.درصورتیکه میتونست برعکس مشوق همسرش باشه که بدون اتکا به خانواده اش یاحتی حساب کردن روی پول خونه ای که بهشون هدیه شده ازصفر بسازن وبالابرن تاشوهرش هم بتونه به طرز فکرزنش افتخارکنه وجلوی خانواده اش سربلند بشه.به اون آقا حق میدم که نخواد بافروش اون خونه زندگیش رو سروسامون بده کاملا حسش رو درک میکنم.

ولی واقعا من از یچیز تاپیک عصبی شدم  خونه ب اون خوبی بفروشی بری پایین شهر بخاطری که  وسایلش توش گم میشه هیچ ادم عاقلی این کارو نمیکنه ... 

نمیدونم ولی من همچین برداشتی کردم فقط در حد یه برداشته

گاهی وقتا یه جایه خیلی خوبیم ادمای با شخصیت اطرافمون هستن از جایی که قبلا بودیم موقعیتش بهتره اگه نباشه میدونیم جای پیشرفت هست ولی خوب ما اونجا حس خجالت میکنیم خودمون رو در سطح اون ادما و اون جا نمیدونیم  و سریع دوست داریم بزنیم بیرون که کمتر خجالت بکشیم یا دوست داریم  اونا شبیه ما بشن جایی  که هستیم شرایطی که دارین تا دیگ حس خجالت زدگی نکنیم  و شاید برا خیلیامون پیش اومده باشه ولی مس میکنم واسه دوست استارتر صدق میکنه 

فروشش اشتباس یه سرمایه بزرگ حتی خالیش