2777
2789
عنوان

چقدر من بدبختم

287 بازدید | 22 پست

بیست روزه زایمان کردم 

مامانم اومد پیشم ولی اصلا ب من نرسید فقط ب بچه توجه میکرد 

بعدش کولیک بچم شروع شد کلا شبا بیدارم 

تمام استخونام درد میکنه اصلا تغذیع درست حسابی ندارم 

خودم ک وقت پیدا کنم فقط میخوابم کسی ام نیس یه غذای مقوی برام بیاره 

مامانم فقط ب فکر قر و فره

خسته شدم 

بهشم میگم ناراحت میشه 

دلم ازش پره 

نمیدونم این حس و چ جوری از بین ببرم 


و خدایی که بشدت کافیست❤

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

همه همینن بعد زایمان حس تنهایی و غربت میگیره ادمو

طبیعیه

ولی سعی کن باهاش کنار بیای

نگران نباش سرت خلوت شه در ما های اینده به خودت میرسی قوی میشی دوباره

فقط مراقب افسردگی پس از زایمان باش

حقوق خوندم اگه بتونم پاسخ سوالتونو میدم🥰

والا منم مثل تو بودم با این تفاوت که مامانم ۹ روز بعد زایمانم رفت گفت خواهرم تنهاست هرچی گفتم اونم بیار گفت نمیاد تمام این سختی ها رو تنهایی تحمل کردم تا اینجا که ۱۸ ماهشه

بگذار مسخره کنند چادرت را .سیاه بودنش را. چهره بدون آرایشت را.می ارزد به یک لبخند مهدی فاطمه(عج)🥲

غصه نخور عزیزم

من یه روزم کسی نموند پیشم

انقدر رو بخیه هام نشستم و بچه شیر دادم و آروغ گرفتم که بخیه هام درست جوش نخورد...

تازه دو شبم به خاطر زردیش تو بیمارستان موندم بالا سرش...

به خدا الان اشکم دراومد

ولی گذشت اون روزا...

نگو بدبختم خدا قهرش میاد  خیلیا هستن حاضرن شب تا صبح بیدار بمونن ولی یه بچه داشته باشن⁦◉‿◉⁩

قبول دارم 

ولی بخدا انقدر بدنم درد میکنه نمیتونم پاشم بچمو بغل کنم

و خدایی که بشدت کافیست❤
غصه نخور عزیزم من یه روزم کسی نموند پیشم انقدر رو بخیه هام نشستم و بچه شیر دادم و آروغ گرفتم که بخ ...

امیدوارم زود بگذره......

و خدایی که بشدت کافیست❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792