باسلام.هفت سال قبل من تو سن ۲۹سالگی پسرمو طبیعی باردارشدم .اما همه دردو مرضام از ماه اول شروع شد.دیابت.تیرویید....وکلی که جوری هرروز من بغیر از متخصص زنان واسه چکاب پیش دکترای دیگم باید نیرفتم.بعد زایمانم که بدلیل تشخیص غلط بهم گفتم ممکنه بچت نقص داشته باشه.وبازم استرس.بعد یکسال بچم بدلیل تورم مشکوک غدد لنفاوی تشخیص سرطان دادن تو من که بعد ۳ماه استرس و دکتر و هزار جور استرس کفتن تشخیص اشتباه بوده و منشا از اعصاب و عفونت بوده.از اون روز همش حس تنهایی بچم اذیتم میکنه.همش میگم اگه قرار بود با سرطان میمردم تکلیف تنهایی بچم چی میشد یا بعدا هم بچم بازم تنهاست.هروقتم به بچه دوم فکر میکنم شوهرم میگه سراولی نزدیک بود هردوسکته کنیم من دیگه طاقت ندارم.تراپیستم رفتم ولی...از دوستان کسی هست که تجربه مشابه داشته و بخاطرش چکار کرده..ببخشید طولانی شد