وایی اینو گفتی یاد یه چیزی افتادم😂😂😂
ما رستوران داریم بعد یه خانمی به همسرم زنگ زد گفت من براتون تبلیغات میکنم با مشتری های واقعی و ازین حرفا
که اره در قبالش یه مبلغی رو میگیرم برات مشتری میارم + مدیریت رستوران
شوهر منم گفت باشه و فلان ساعت بیایید که صحبت کنیم
اومد یه غذایی هم سفارش داد و گفت میبرم
با کیف کارمندی هم اومده بود انقد این لاتی حرف میزد😂 موقعی ک غذاش اماده شد به پرسنلمون میگفت : داش یه نوشابه هم برام بذار میبرم😂
همه مون افق محو شدیم
شوهرمم میگفت حرف میزدیم چقدر مزخرف و بیخود بود...
ردش کرد رفت