خاطرات کسی که خیلی خوشبخت بود..
خوشبختیه من خیییلیه از کجاش بگم؟
یبار واسه صبح بیدار کردنش کلی اذیت شدم. آخه خیلی تنبله.خخخخ.
بعد عصبانی شدم گفتم دیگه ازت خسته شدم.
اومد بغلم کرد و بوس ولی بازم محل ندادم.
ظهر ک اومد دیدم ی دسته گل برام آورده. اونم جلو مامانش اینا داد ب من گفت تقدیم ب عشقم
همیشه درو برام وا میکنه و میگه اول شما باید بری.
اکه کسی نباشه مالیات میگیره میگه بوسم کن.
جلو مامانش یبار درو باز کرد برام گفت شما برو. مامانش گفت نه اول مرد باید بره. ولی اون گفت نه اول زنم خودش نرفت
شبا همیشه بغلم میکنه اگه بیدار شه تو بغلش نباشم بازم بغلم میکنه بوسم میکنه
همیشه سر سفره باید کنارهم باشیم. اگه جا نباشه کنار من بغل دستیمو بلند میکنه.
از در میاد تو همش دنبال من میگرده.
و همیشه صدام میکنه عشق جاودانم کجاست؟
هیچوقت سرم داد نزده کلا اخلاقش خیلی بهتر از منه. وهر وقت من بد حرف میزنم سکوت میکنه تا آروم بشم بعد میاد سراغم بوسم میکنه
خدا همشونو برامون حفظ کنه.
منظورم شوهرای عزیزمونه
هدفم از انتشار این:
شاید این خیالات جوونی دروغ نباشه!
من پسرم که نظر میدم،و هنوزم هستن پسرایی بشه بهشون اعتماد کرد..