الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
کاربری ک زرررت میخوای ریپ مخالف بزنی. نزن من اعصاب ندارم یه چی میگم میشینی گریه میکنی. تو تاپیک نظرتو بده و برو دنبال ریپ نباش حرف نزنی نمیگن لالی نترس. (حتی ایماناتونم بوی گناه میده.)از بدا نترس چون میدونی چقدر بدن از خوبا بترس چون نمیدونی چقدر بدن... شما هرچقدرم کوچیک باشی خدا واسه همه به یه اندازه بزرگه.. من همیشه با حرف همه موافقم چون این تنها راهیه ک میتونم ساکتشون کنم🙃اینجا میاین دبیرادبیات نشید هی غلط املایی بگیرید چون خیلی رو مخید. این آخرین سیمکارت از خاندان مادری بود ک تونستم دوباره باهاش ثبتنام کنم. فحش نده ک فحش ندم تا باز نترکم.از 97 عضوم ولی 98 بار ترکیدم فقط خط شوهرعمم مونده ک باهاش ثبتنام کنم
نه مثلاً اعضای خانواده تون ک همیشه میان و میرن مثلا دو هفته ای یه بار
خب بپرس از مامانت
من مامانم جوری نیست همش زرشک پلو با مرغ بخوره بدش میاد
خونه ام دوره هر وقت میاد که خودش آشپزی میکنه طفلک ولی نزدیک که بودم میپرسیدم ازش
همیشه رسمی نبود یبار قورمه یبار قیمه یبار استامبولی
هر چند کلا زیاد نمیان
بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔
من جایی برم لوبیاپلو باشه خوشم میاد ولی برای مهمون خودم نمیذارم
من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "