من قراره ی پنج شیش ماه خونه مادرشوهرم بمونم خونمون نصفه نیمست تا موقعی ک آماده بشه اینجاییم، من شب ها با لباس بسته نمیتونم بخابم با تاب و شلوارک میخابم ، بعد صبح ها وقتی خابم میاد تو اتاق پرده هارو میکشه نور میاد اونم اذیتم میکنه ، مثل امل ها چند دقیقه فقط نگام میکنه انگار آدم ندیده منم چشمم نیمه باز، نمیدونم چی بهش بگم واقعا عصبی میشم وقتی با لباس راحتی خابیدم ببخشیدا ولی مثل گاو میاد تو ک چی بشه ؟ نمیدونم چ رفتاری باید داشته باشم , دررو هم نمیتونم قفل کنم چون مدام همسرم کارش ب خونه میوفته میاد پیشم و میگه بزار باز بمونه سختم میشه هردفعه قفل کنم