توی زندگی پس از زندگی یه خانم بود که میگفت من همش تو زندگیم میگفتم خدایا چرااا من؟
با سردرد روی تخت از دنیا میره
از پنجره رفت بیرون
و گفت بخاطر بچه هام برگشتم چون بهم نشون دادن بچه هام بدون من سختی زیادی متحمل میشن.
و البته حکمت همه مسائل زندگیم رو فهمیدم. فهمیدم خودمون انتخاب کردیم تا رشد کنیم.
میگفت ولی وقتی خواستم برگردم روی زمین همه اون آگاهی ها رو از من گرفتن و فقط در کل یادم بود که همه چیز همون جوریه که باید باشه.
یکی دیگه میگفت تو تصادف اتوبوس پرت شدم بیرون و ...
من میتونستم بفهمم چرررررا فلان شماره موبایل برای فلان آقاست!! و بر اساس چه دلایلی این شماره به اون اختصاص پیدا کرده!!!!!