خانما خواهر شوهرم خیلی تنبله میاد خونم دست به سیاه وسفید نمیزنه یعنی هیچیا ولی من میرم خونش کارمیکنم میگم زشته بخورم ظرف نشورم یاکمک ندم ازیه طرف هم وقتی میاد خونت همه چی باید طبق نظرش باشه حتی به زور شده نهارمیاد شامم دستور میده به زور فلان چیزو درست کن خونش بری یه وعده به زور میده البته که من سال به سال خونش نمیبینم چون هروقت بهش بگیم میخواییم بیاییم یه بهانه ای جور میکنه به نظرتون من چیکارکنم چندروزه فقط دلم میخواد برم خوش وتلافی کنم بخورم دست به هیچی نزنم ازیه وعده بیشتر بمونم ببینم چه حسی داره به نظرتون کارک درسته
شما هم کاری نکن عزیزم، بالاخره اگر ایشون تغییر پذیر بود و متوجه بود، کار شمارو جبران میکرد خونه شما کار میکرد، حالا که اون متوجه نیست شماهم مثل خودش رفتار کن گلم
چیزی که عوض داره گله نداره، نذار ازت سو استفاده کنه
من قبلا خونه جاریم میرفتم خیلی کمک میکردم تو همه چی عین خونه خودم ولی اون میومد عین یه تیکه سنگ یه جا مینشست بعد بچه ش آب هم میخواست من باید براش میوردم ولی خونه اونا میرفتم اصلا بچه منو آدم حساب نمیکرد خیلی وقتا مهمونی بزرگ داشتم میومد به اسم کمک یکی میخواست دو تا بچه شو قبل مهمونی سیر کنه هر چی بچه هاش میخواست میگفت زن عموش آب بده زن عموش نون بده زن عموش غذا بده فک کن من بدو بدو کار میکردم که غذا و دسر و همه چی تا اومدن مهمونی آماده باشه این خانم هم دستور میداد دیگ یبار قبل مهمونا به بچه ش غذا دادم بعد بچه ش ریخت منم کلی کار سرم ریخته بود اینم تو گوشیش بود گفتم فلانی بیا اینو جمع کن جمع کرد هم خودشو یکم هم غذارو منم الان تو هر شرایطی برم خونش کمک ش نمیکنم شدم عین خودش
تاریخ ۱.۱۰.۹۹ به تایپیک پامداد خمار اومدم وزن اولیه ۷۰ کیلو هدف اولیه ۶۵ وزن هدف ثانویه ۵۵ میخوام ۵۵کیلو بشم میخوام و میتونم💪