من یکی از بستگان مامان بزرگم خونه مامان بزرگم خیلی خانم مذهبی و خوبیه دعا نویس و... نیستا جلسه قران و ختم و .. زیاد میگیره منو دید یه کارای کرد یه ایه نشونم داد گفت بدگو داری و.... دعا تو اتاقته
ما به این چیزا اعتقاد نداشتیم باورت نمیشه بالشتی که هدیه گرفته بودم از اون مادربزگم که مثلا پنبه خالص توشه و جنس عالییی بهم داده بود رو پاره کردم دعا بود توش گرفته بود یه موقع از دختر عمه هام زود تر ازدواج نکنم 🤣🤣 ولی فکر کنم بازم هست یه وقتای گره های عجیب غریب به کارم میفته و...