ساعت نمی گرفتم چون بهم استرس میداد . اگه کم بود ساعتم ناامید میشدم میگفتم فلانی بیشتر میخونه و اگه زیاد بود ساعتم میگفتم چه قدر زیاااد خوندم خسته شدم فرداش نمی خوندم واسه همین ساعت نمی گرفتم. این جوری برنامه میریختم مثلا می گفتم امروز میشینم فلان بخش از زیست رو می خونم و مثلا نصف تستاشو میزنم ولی زمان نمی گرفتم. و البته یه کاری هم داشتم به نام کار صبح (هر چند باید بهش گفت کار ظهر ) کتاب تست بخش های مختلف فارسی رو میگرفتم و برای کار صبح مثلا ۵ تا تست قرابت و دو صفحه تست آرایه و دو صفحه تست دستور زبان رو میزدم و البته یه سری چیزای دیگه هم بعدا به کار صبح اضافه شد. کلا برنامه اینجوری بود که همیشه کار صبح بود به علاوه خوندن یه درس دیگه. تعداد درس های در روز رو زیاد نمی کردم. البته اینجور برنامه ریزی به درد من میخورد فقط، هر کسی می تونه مطابق با خودش برنامه خودشو بریزه.
درباره پیوسته خودن از دهم باید بگم خیر. خانواده کتاب گرفته بودن برام که از تابستون دهم بخونم ولی تنبلی کردم و زیاد نخوندم. سال یازدهمم که یه بساطی پیش اومد که تنبل گشتم ولی خب در حد ساده برای خود مدرسه بلد بودم اما کنکوری نه زیاد.
منابع هم اگه منظورتون اسم کتاب هایی که استفاده می کردم اینا بودن:
زیست میکرو جامع پایه(مال دهم و یازدهم بود)
زیست دوازدهم رو نشرالگو گرفته بودم
فیزیک دوازدهم رو میکرو گرفتم ولی دهم و یازدهم نشر الگوش رو داشتم
ریاضی هم جامع خیلی سبز گرفتم
شیمی هم کلا خیلی سبز داشتم
فارسی طبقه بندی شده نشر الگو رو گرفتم مثلا قرابتش یه کتاب جدا بود دستورش جدا و ... . که گفتم برای کار صبح استفاده می کردمشون. و البته یه کتاب دیگه هم بهت معرفی کنم برای فارسی خوبه: کتاب قرابت معنایی هامون سبطی. این رو هم یه دوارنی ۵ صفحه ۵ صفحه می خوندم ازش برای کار های صبح بعد که بهتر شد قرابتم کم کم ۵ تا تست هم بهش اضافه کردم
برای زبان جامع شهاب اناری رو گرفتم
برای دینی هم خیلی سبز داشتم ولی چون دینی هم خوب نبود دی وی دی یوسفیان پور از حرف آخر رو گرفتم که خیلی به درد من خورد.
برای عربی هم خیلی سبز داشتم واسه همه پایه ها و آخر ها آی کیوش رو هم گرفتم
ولی توصیه ام برای منابع بهت اینه که واسه هر درس یه منبع خوب بگیر و از همون تست بزن . الکی چند تا کتاب نگیر برای هر درس که آخر خودت گیج میشی که کدومو بزنی