شب ها که بغض میکنی دنیا سکوت میکنه...
زمان به صفر میرسه زمین سقوط میکنه...
شب ها که بغض میکنی به مرز مرگ میرسم...
به گریه کوچ میکنم ببین چقدر بی کسم...!
دریایی از آرامش من طرحی از خروش رود...
زیباترین شعر جهان چشمان غمگین تو بود...
پشت کدوم سکوت شب درگیر این سفر شدی..؟
چه دیر بهم رسیدیم و بی وقفه شکل هم شدیم...
تو که به غنچه کردن گلای باغ دلخوشی ...
از عمق خاکستر شب چگونه شعله میکشی...؟
فرصت بده گریه کنم که بی نهایت عاشقم ...
فکر گریز از شب و طوفان این دقایقم...
از طعنه ی جاهلان نخواهم ترسید...
بر خنده ی این زمانه خواهم خندید...
من بر سر عشق پاک خود خواهم ماند...
تا کور شود هر آنکه نتواند دید...