دیشب خواب میدیدم که با مامانم تو خیابون بودیم که یهویی دو نفر ( دوتا آقا) از پشت سر اومدن و انگار میخواستن منو بدزدن وقتی داشتن میومدن مامانم وایساده بود فرار نمیکرد منم در حال دویدن نبودم داشتم عقبی میرفتم خیابون رو در واقع دزدا داشتن به سمتم میومدن منم روم به سمتشون بود عقبی میرفتم هر چی هم میخواستم داد بزنم جیغ بزنم نمیتونستم انگار تعبیرش چیه به نظرتون🙁
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.