با ی پسری اشنا شدم پسره خیلی حساسیه خیلی خودش همیشه میگ ب اندازه ی ادم ۴۰ ساله سختی کشیدم امروز متوجه شدم پدر مادرش از ۱۲ سالگی جدا شدن و ۲ ساله مادرشو ندیده بعدش دیدم جواب پیاممو نمیداد مشخص بود احساس میکردم خیلی ناراحته و دیگ ادامه ندارم و سوالی نپرسیدم توروخدا بگید ج رفتاری بکنم ادامه دادن با همچین اومی ک مادر نبوده و پسر خیلی حساسیه روحش شکنندس و ب قول خودش سختی کشیده درسته ؟بهم گفت این یک صدم سختیامم نیست به نظرتون باید چیکار کنم اصلا جا خوردم از ی طرف خیلی بهم نیاز داره
هووف به نظر میرسه ازین پسرای چس ناله کنه که همش دنبال ترحمه
پسرا 😐😶
خواهرم مواظب باش ممکنه دورغ بگه
بعضیا هم دروغ میگن
بنظرم کسی که از اول زار میزنه رو بزار کنار .یسریشون مثل من قوی میشن اصلن به زبون نمیارن یبار تعریف میکنم همین .یسری اینقد ناله میکنن از همه انتظار دارن درکشون کنن یروزی بخودت میای میبینی که حس خلا داری کسی نیست آرومت کنه
اگه نمیتونی کمکش کنی
اگه نمیتونی باهاش بمونی
همین الان تنهاش بزار
قبل از اینکه بهت عادت کنه و وابسته بشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
